
آنچه گذشت😂: ناروتو کمرنگ شدههههه ....بریم ..... داری گریه میکنی ؟...... به عنوان یه برادر بزرگتر .... تو چطور اوتاکو ای هستی .... برو داستان قبل رو بخون 😁
نوبو:( ااااااااه) باکوگو :(چته؟ ) نوبو:( نمیتونم سرورش رو باز کنممممم) من :( حالا تا کی وقت داریم؟) نوبو:( یک ماه وقت داریم) آکی:( خب تو یه ماه کلی کار میشه انجام داد) هانا:( حالا چیکار باید بکنیم؟) من:(🤷🏻♀) ماری :( خسته شدم ) شوتو خمیازه کاوایی میکشه ☺ هممون یهو خمیازه میکشیم 😐 بعد به شوتو ای که دستاش رو جلو دهنش گرفته مینگریم 🙊 بعد هم اینهو اسکلا شروع میکنیم به جر دادن خودمون🤣 نوبو هم داشت میخندید😂 به نوبو گفتم که از فردا کارمون رو شروع میکنیم پس همگی بریم قدم بزنیم☺ آکی هم گفت که یه جای خلوط و بدون آدم سراغ داره . آماده شدیم و رفتیم 😍🤩 قدم زدن و حرف زدن و خندیدن و باکوگو و لیوای رو از هم جدا کردن و نزاشتن اینکه دازای خودشو به قتل برسونه و دیدن رفیق شدن کانکی و شوتو و مثل خل چل دوییدن کاکاشی سنسه و گوجو سنسه و جیغ و داد های ناروتو که میگه گشنمه داته بایو و عینک آفتابی میکاسا رو برم و مراقب کاراکترا بودن ،کارایی بود که انجام دادیم 😂
تو راه برگشت یه دختر هم سن و سال ما گفت:( اونجارو دازای اوسامو عه)😶😶 دیدششششش 😶😶 دازای:( کی ؟ من؟) اون دختره:( اهم) همگی :( تو اوتاکو ایییییییی!!!!) اون دختره:( آره اسمم لیزا عه از آشناییتون خوش حالم☺) درباره این موضوع باهاش حرف زدم . لیزا:( وای اینکه خیلی بده . حالا نقشتون چیه؟) ماری:( این دختر عینکی رو میبینی؟ ایشون یه—) نوبو با بازوش به بازو ماری میزنی و با چشم بهش میگه چیزی نگو . ماری هم با سر میگه باشه . لیزا :(؟ چیزی شده؟ چرا نمیگی؟) هانا:( اممم یه جورایی سری عه) لیزا :( باشه این شماره منه اگه به کمک احتیاج داشتین به من بگین) و لبخند میزنه من:( باشه حتما ) و بعد راه افتادیم به طرف کارگاه نوبو . یه لحظه به شوتو نگاه انداختم . انگار به یه چیزی مشکوک شده بود. با دیدن شوتو منم به اون دختره لیزا فکر کردم. دختر خوبی به نظر میرسید . پس شوتو چرا ...؟ نمیدونم
وقتی وارد کارگاه شدیم از شوتو پرسیدم که چی شده و همه به شوتو نگاه کردن. شوتو:( اون دختره دستش یه گوشی بود که وقتی ماری داشت درباره نوبو حرف میزد به گوشی نگاه کرد و یه چیزی رو فشار داد . احساس میکنم مشکوکه و یه چیزی رو مخفی میکنه) هممون به شک افتادیم و سکوت کردیم . کانکی خیلی آروم پیش شوتو رفت و یه چیزی در گوشش گفت . شوتو :( نفهمیدم. خب بلند بگو همه بفهمن) کانکی :( ام باشه) رو به ما کرد و گفت :( من یه جورایی دیدم که چیکار کرد انگاری یه صفحه سفید بود که روش نوشته بود * در حال هک کردن* بعد تموم شدن روی دکمه ارسال کلیک کرد .) همه ما :😱 گوشی هارو برداشتیم و نوبو برسی شون کرد گوشی ماری و هانا هک شده بود 😨 نوبو سریع رفت تو کامپیوتر . خدارو شکر هک نشده بود . نوبو:( کوشینا تو شمارش رو گرفتی بهم میگی ) من هم گفتم . نوبو بعد این که اطلاعاتش رو هک کرد گفت:( احساست درست بود تودوروکی . اون دختر یه هکره و با این مرده کار میکنه .) رفتم پای کامپیوتر و دیدم که اون مرد همونیه که توی یوتیوپ فیلم اون تست رو گذاشته بود😱. خوب شد چیزی نگفتیم 😣 نوبو :( فکر کنم این مرد اسمش دانجرال هک هستش) ما :( آفرین که اسمشو پیدا کردی) نوبو:( ها چی؟) آکی:( اون یه هیتر عه) هینا:( و اون تست رو این مرده ساخته) نوبو :(😲) شوتو:( حالا چیکار کنیم دو نفر نمیتونن بیان تو اکیپ واتساپ ) هانا :( من لپتاب دارم با اون میام . تو چی ماری؟) ماری :( منم با تبلت میام) همه نفس عمیق کشیدیم🙂
رفتیم خونه . روی تختم دراز کشیدم که دیدم شوتو نیست . بلند شدم دیدم نقش زمین شده 😅 من:( امم خوبی؟) شوتو:( خسته شدممممم) من:( تو که هیچ کاری نکردی😑) شوتو :( باکوگو رو که نگه داشتم😑) من :( شت 😑) شوتو :(😑) بعد شام اومدیم بگیریم به گفته باکوگو بکپیم که دیدم شوتو جوری خوابیده که بمب پیشش بترکونیم هم نمیفهمه😐😂 انگاری خیلی خسته شده بود ☺💙 مو هاش رو ناز کردم ☺ اینهو مو های خرگوش نرم بود 💙🐰 وجدانم:( دستت رو بکش منحرف😑) من :( برو یکم مغزم جا دار شه ) وجدان :( ف*ا*ک* یو 😑) من :( خفه بی ادب😑) وجدان :( برو بابا😑) گرفتم بخوابم یادم افتاد شوتو رو تخت خوابش گرفته پس رفتم پایین . تخت من جوری هست که کشوی تخت هم تخت خواب میشه . گرفتم خوابیدم که خواب عجیبی دیدم😶
صدا @ من & ......: @ کوشینا تویی؟ & کی هستی ؟ @ ( خنده وحشتناکی میکنه) پشتتم &( پشتم رو دیدم) @ چپ رو بپا &( چپ رو دیدم) @ راستت رو ببین &( راست رو نگاه کردم) @ من اینجام ( صدا از هر طرفی میومد ولی کسی نبود ) @ کوشینا ( پشت سرم رو نگاه کردم . همون مرده بود😨) @ ( خیلی ترسناک داشت میخندید ) بیا اینجا ، تسلیم شو ، تسلیم شووو 😨 & ولم کن، نه، ولم کن ،ولم کننننننن😫 ناگهان ... برو بعدی
نمیگم تا دفعات بعدی بدرود🤣👋🏻
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
واییییی خدا آجی خیلی باحال بودددد الان میرم پارت بعد رو بخونممم 😆😆😆😆
😐😑😑پارت بعد را نمگذاری؟
یا بیام.... ولش کن به خاطر شوتو هیچی نمیگما😑
نه میزارم نکش خودتو😄
عررررر
مرسی که گذاشتیششش😁
بعدی بعدی بعدی بعدی😜😜🍭
چشم چشم چشم چشم😜😁
😂😁
عالی😉
😉
عالی بود و لطفا برو تو اگه اسم انیمه ها ایرانی بود 😑😐 خودت که یه کامنت سمی دادم😂
😂