
برو بخون😊😊😊
(شب)از زبان مرینت: باید اماده میشدیم یه هودی مشکی پوشیدم ساپورت مشکی هم پوشیدم چون عملیاتمون شب بود و ما باید مخفی میشدیم همچی مون مشکی بود رفتم تو اتاق لوکا گفتم من امادم لوکا هم یه هودی مشکی با یه شلوار مشکی بود لوکا:اینجوری میخوای بیای؟؟ مرینت:بَده؟؟ لوکا:معلومه کی هستی بیا این ماسک مشکی رو بگیر بزن به صورتت با عینک افتابی که چشمامون معلوم نباشه باید بریم چون اون قبلا تورو از نزدیک دیده مرینت موهات اصلا نباید پیدا باشه مرینت:باشه(هم مرسنت هم لوکا یه ماسک مشکی زدن با عینک افتابی) مرینت:رفتیم شوار ماشین لوکا شدیم و به همون ادرسی که الیا برامون فرستاده بود
مرینت:به خونه دختره رسیدیم ولی هیچکس نبود چراغا خاموش بودن شک کردیم زنگ زدم به الیا.....الو الیا ؟ الیا: سلام شما کجایین؟؟ مرینت:ما دم در خونه دختره هستیم ولی کسی خونه نیس الیا:اره خونه نیس چون دختره تو شرکته یه جلسه برگزار کردن مرینت: باشه هر وقت نزدیک خونش شد زنگ بزن و قطع کردم لوکا:چی شد؟؟ مرینت:تو شرکته جلسه داشتن.........(نیم ساعت بعد) الیا:زنگ زدم به مرینت...الو مرینت نزدیکه مرینت: اوکی قطع کردم به لوکا الیا میگه نزدیکه لوکا:ماشینو بردم پشت خونه پارک کردم خودمو مرینت پیاده شدیم رفتیم دم در خونه پشت یه دیوار قایم شدیم تا اون بیاد
لوکا:یواش حرف میزدم که صدام نره به مرینت گفتم اونجا فقط با اشاره و حرکات دست با هم حرف میزنیم مرینت: باشه لوکا:این دستکشارو دست کن که اثر انگشت نذاریم(جفتشون دستکش دارن) لوکا:دختره اومد رفت تو خونش درم بست منو مرینت رفتیم جلو من برای مرینت قلاب گرفتم رفت بالا پرید اونور بعد درم برای من باز کرد به مرینت با اشاره گفتم بره تو کاری کنه بترسه بخواد از در فرار کنه منم دم در میگیرمش مرینت: سرمو تکون دادم یعنی قبول کردم رفتم تو یه راهرو بود که بعدش میخورد به هال رفتم تو هال وایسادم از تو اتاقش صدا میومد پیش یه ستون وایسادم از اتاقش اومد بیرون پشت سرش به من بود از پشت دستو دهنشو گرفتم حلش دادم تو راهرو خودمم جلوش وایسادم(راهرو یه طرفش در ورودیه یه طرفش هال مرینت طرف هالو گرفته بود)مرینت:ترسیده بود از زور ترس کپ کرده بود عقب عقب رفت از در ورودی زد بیرون که لوکا دستاشو گرفت با یه دستشم در دهنش دستمال گذاشت و بیهوش شد
لوکا:دختره بیهوش شده بود بغلش کردم گذاشتمش تو ماشین صندلی عقب سوار ماشین شدیم رفتیم طرف سازمان........لوکا:رسیدیم سازمان بغلش کردم بردمش زیر زمین تو یه اتاق گذاشتمش رو صندلی به یکی از نگهبانا هم گفتم بره صورتشو بپوشونه ولی صداشو عیب نداره بشنوه اونو گذاشتم بالای سرش که نتونه کاری بکنه با مرینت رفتیم خونه فردا صبح قرار بود بریم سراغش تو راه خونه بودیم که گوشی دختره که پیشمون بود زنگ خورد نگاش کردم دیدم نوشته گری مرینت گری داره بهش زنگ میزنه مرینت:محلش نذار تا خودش قطع بشه
.....(الان صبح شده مرینت کاراشو کرده و میخواد بره پیش حسابداره)مرینت:همون تیپ دیشبو زدم فقط این دفعه لباسای رسمی که تو شرکت میپوشیدم پوشیدم زیرش که سریع درش بیارم برم تو شرکت لوکا هم همینجور رفتیم سازمان پیاده شدیم رفتیم تو با ماسکو عینک رفتیم تو اتاقی که دختره بود لوکا به نگهبانی که براش گذاشته بودیم اشاره کرد سوالامونو که قبلا بهش گفتیم بپرسه خود نگهبانه هم فقط صداش معلوم بود قیافش پیدا نبود نگهبان:اسمت چیه؟ حسابدار:استلا جونز من حسابدار شرکت اگراست هستم نگهبان: حسابداری یا ادمه گری هستی؟؟ استلا:چی داری میگی؟😠😠اهای شما دو نفر (به مرینتو لوکا اشاره کرد) برای چی منو اوردین اینجا هاااا چرا حرف نمیزنین کی هستیننن؟؟؟
نگهبان:ما همه چیو میدونیم ،میدونیم که گری داره از شرکت اگراست دزدی میکنه و تو هم میدونستی و هیچی نگفتی و اونارو قانونی جلوه دادی همین الانم مجازاتت سنگینه خیلیی سنگین پس بهتره با ما همکاری کنی و قضیه رو کامل بگی زوددد😠😠استلا تو دلش:اینا از کجا میدونن😨 نگهبان:یا حرف میزنی یا سه جور دیگه وارد عمل میشیم(یه اسلحه برداشت بهش نشون داد استلا:باشه باشه حرف میزنم اره اون داره از شرکت اگراست دزدی میکنه منو هم تهدید کرد که باید باهاش همکاری کنم اون شیش سال مدیره الان پنج ماهش گذشته بعد از این قراردادی که با شرکت دوپن چنگ بسته هم یه نقشه خیلی بدی برای خانواده گابریل داره نگهبان:چه نقشه ای؟؟ استلا:نمیدونم😭😭(گریش رفته)نگهبان:پولایی که دزدی میکنه کجا میذاره؟؟ استلا:تو یه حسابی که هیچکس ازش خبر نداره(مرینت و لوکا حرفارو میشنون)نگهبان:مرگ گابریل چی؟؟ اونم زیر سر گری بوده؟؟؟........
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
راز اینکه ۳۰۰ خورده ای بازدید میخوره داستانت و ۳۰ تا لایک چیه جان من چیه،؟؟؟؟😅😅
بعدی رو بزار دارم میمیرم از کنجکاوی
عالیییییی
بعدی یییییییی. دارم میمیرم 😳😳😳
پارت بعد لطفا
عزیزم به داستان منم سر بزن
Great!
عالی بود
چرا دیگه منتشر نمیشه پارت ۵
عالی بود پارت بعدی خسته نباشی
نهههههههه چرا این منتشر شده من پارت ۵ چهار روز قبل این نوشتم😭😭😭😭
پارت پنج کحایی دقیقا کجای کجایی تو بی مننننن
ناظر بدین سوسک قرمه شده تحویل بگیرین .