
👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑🌟👑
مامان:کیو سراغ داری؟ من:ها مامان:دیشب گفتی یکیو دوست داری کی بود جان من بگو دارم دق میکنم من:به وقتش میفهمی. مامان:کی؛کی عروسمو میاری اسمش چیه؟ من:اسمشو بگم که کلش لو میره مامان:خب یکم توضیح بده چه جوریه چه شکلیه من:دختر خوبیه سربه زیره باحیاس خوشگله مهربونه البته خیلیم یه دندس یه کاری بگه میکنه مامان:مامان پیش مرگت بشه الهی سلیقت مثل بابات خوبه ها من:سلیقه بابا که اصلا یه چی دیگس مامان:😂 من:ولی یه مشکلی هست مامان:چی عزیزم من:جواب بله رو به من نمیده مامان:وا چرا قربونت بشم توکه همه چی تمومی من:نمیدونم این زنا خیلی پیچیدن مامان:دختر ناز میخواد باید نازشو بکشی دلشو به دست بیاری همینجوری نیست که من:چیکار کنم مامان:کار که پره مثلا گل بهش هدیه کن زنا گل دوست دارن محبتم خیلی مهمه من:پس من به مشکل برخوردم مزاحمت میشم مامان:خیلی خوشحالم کردی آرمان خیلی خوشحالم توم داری زن میگیری من:خوشحالی پس چرا داری اشک میریزی عزیز من مامان:اشک شوقه من:قربونت بشم گریه نکن . مامان:ایکاش باباتم اینجا بود من:نترس کارای منو مو به مو زیر نظر داره من مطمعنم الانم گریه نکن رسیدیم مامان:باشه بریم از ماشین پیاده شدیم کیمیا اینا اومد طرفمون هر3تاشون بانگاهشون به مامانم چشماشون چهار تا شد یعنی الان وست جمع منو نزنن خیلیه بردنم یه گوشه تنها مامانم اونجا نشسته بود میترا:ارمان من شمارو تنها گذاشتم اشتی کنین نه اشک این بدبختو در بیاری
کیمیا:ارمان خرفت چی گفتی بهش داره گریه میکنه آرش:بابا عمون بدین حرف بزنه قضاوت نکنین من:قربون دهنت...نگاه کنین اون اشکی که داره میریزه اشک شوقه کیمیا:اره اشک شوقه این ابر بهاری داره میباره من:باور نمیکنین برین از خودش بپرسین ما توی راه باهم اشتی کردیم بهش یه چی گفتم خوشحال شد گریه کرد آرش:چی گفتی من:اونش دیگه یه رازه برین کنار تا اون روی سگم بالا نیومده داره نگاه میکنه بعدم زدمشون کنارو رفتم پیش مامانم من:نگاه کن چه بازارچه رنگی رنگی آوردمتون کیف کنین . مامان:خوب کردی اتفاقا من خریدم داشتم
👑چندی بعد👑 دوبار کل بازارچه به اون بزرگی و زیرو رو کردیم مامانمو کیمیا و میترا خریداشونم تموم نمیشد من:من دیگه خسته شدم میرم توی ماشین شما کارتون تموم شد بیاین آرش:وایسا منم میام باهات کمرم داره میشکنه رفتیم سوار ماشین شدیم آرش:الکی هی میرن اینور اونور پاهام درد میکنه من:از کی تو اینقدر نازک نارنجی شدی
💮از زبان آرمان💮 آرش:پیر شدم آرمان پیررر این خواهر تو منو پیر کرد. من:چیکارت کرد مگه اتفاقا خیلیم بهت میرسه. آرش:میدونی از وقتی ازدواج کردم یه جوری شدم احساس سنگینی میکنم. من:یه غلط گنده خوردی نمیتونی حذمش کنی به ***خوردن افتادی. آرش:نه به اون مرحلش نرسیده. من:عادت میکنی داداش. آرش:توکه لالایی بلدی چرا خوابت نمیبره. من:شماها چرا اینقدر عجله دارین من زن بگیرم. آرش:برای اینکه شاید اون از پست بر اومد ماکه نمیتونیم. من:شما نمیتونین اونم نمیتونه خیالت تخت. آرش:ولی آرمان میترا خیلی خوب میتونه ها. من:انسان شناس. آرش:بد میگم؟دیشب ندیدی چه جوری بهت غر میزد جیکتم درنیومد اصلا اون به کنار اگه اون نبود با مامانت اشتی میکردی؟اصلا اونم به کنار.. من:خب بابا تو خوبی هی اون به کنار این به کنار. آرش:ولی جون من این تن بمیره دیشب توی اتاق چی میگفتین. من:فضولو بردن زیر زمین پله نداشت خورد زمین. آرش:شعر کلاس اول نخون جوابمو بده. من:چی میخواستی بگه نصیحتای بابابزرگ کردن. آرش:فقط؟. من:فقط. آرش:شت تواین شانس میدونی چیه سرنوشت تو همون مجردیه تا آخر عمر باید سینگل بمونی. من:با اطمینان حرف نزن آرش😏. آرش:ها یعنی چی داداش چه خبراییه بهم بگو طاقت شنیدنشو دارم. من:همین الانم داری پس میوفتی که. آرش:ارمان کیه اسمش چیه کی ازدواج میکنین عروسیتون کیه. من:اووووو بزار بله رو بگیرم بعد.
آرش:اسم ادرس نشونی بده خودم برات بله رو میگیرم قربونت بشم. من:سکته نکنی حالا من یه چی گفتم. آرش:توهیچ وقت از این مزخرفا نمیگی حتما خبراییه باید برم شیرینی بخش کنم. من:بشین ببینم آبرو شرفمو بردی. آرش:پس بگو چرا مامانت گریه میکرد از الان دارم توی لباس دامادی میبینمت آرمان به اندازه عروسی خودم اینقدر خوشحال نبودم. من:آرش بشین الان قش میکنی کیمیا میاد جنازمو میندازه ها. آرش:باید بهش بگم میدونه؟ من:والا گفتم راز نگه داری نمیگی😐. آرش:راز؟آرمان داری عروسی میکنی دلت میاد به کسی نگی؟. من:شما نگو من خودم سر یه وقت مناسب بحثو مطرح میکنم. آرش:امشب باید مطرح کنی امشبم دیره الان بگو. من:آرش نکن اینجوری شبیه بچه دبستانی شدی نمره کامل میگیره ذوق میکنه. آرش:خب ذوقم داره ولی دلم برای دختره میسوزه. من:چرا.
آرش:چون داره زن تو میشه. من:نفهم. آرش:خودتی. من:دیوونه ای بخدا. گوشیم زنگ خورد ناشناس بود من:وایسا الان میام. از ماشین رفتم بیرون من:بله بفرمایید. مرده:سلام قهرمان احوالی از مانمیگیری. من:قهرمان اسم پدربزرگ پدرم بود به جا نیاوردم. اون:دست درد نکنه یعنی تو دیگه بهنامو نمیشناسی. من:بهنام تویی. بهنام:یه زنگ به من نزدی خجالت نمیکشی. من:شمارتو از هوا میاوردم. شریفی:راست میگه دیگه حرف زدی مثلا. بهنام:خب حالا یه سر به ما نمیزنی. من:وقت کنم حتما میام. بهنام:ولی خودمونیما همه جا عکس منوتوعه. من:کجاپس چرامن ندیدم. بهنام:تو احیانافضای مجازی نداری؟. من:اها چرا دارم یه سر بهش میزنم. بهنام:آخرین بازدیدت مال6ماه پیشه باباتودیگه کی. من:آرمان خسرویی...شرکت چی شد آخرین بارکه یادمه باخاک یکسان شده بود. بهنام:آره باسازیش کردیم البته هنوز کار داره کلیم بهمون خسارت زد. شریفی:میشه بری سر اصل متلب؟. بهنام:خا؛آرمان. من:بله.
بهنام:خب میدونی مااز کارت خیلی راضی بودیم وازاین چرتوپرتا و اگه دوباره درخواست مارو بپذیری خیلی ممنون میشیم که برای نسل های آینده باما همکاری کنی. من:تو بودی چیکار میکردی. بهنام:من بودم صدسال سیاه قبول نمیکردم ولی تو تویی منم من. من:خیلی خب دربارش فکرمیکنم بهت میگم. بهنام:دستت درد نکنه فقط یکم سری باش واگر نه دیگه بهنام بی بهنام. من:چرا. بهنام:این پدربزرگم داره پدرمودر میاره. شریفی:دستت درد نکنه من چیکاربه کار تو دارم. من:بهش بگو اینقدر حرص نخور موهات میریزه بهنام:خودش همه چیو شنید. من:راستی از ندا چه خبر چی شد. بهنام:خب مامورامون اومدن همه شونو کت بسته بردن یه زندان مخصوص برای این مجرمین که از این کارامون باخبر بودن و خاستن خرابکاری کنن درست کردیم الان اونجان هارمونیم ازش با بدبختی خارج کردیم الان هرکی میره سلول اون زنیکه شاش بند میشه اینقدر چندش شده😂. من:😂خیلی خب پس من بهت خبر میدم الان باید برم. بهنام:باشه پس فعلا خداحافظ. من:خدافظ.
رفتم سمت ماشین میترا اینا هم اومدن. من:چه خبره ما نیسان نداریم که اینهمه وسیله خریدین. کیمیا:نترس صندق ما بزرگه جا میشه. آرش:چه جوری اینا رو آوردین؟ میترا:مثل آدم. من:بدش به من ببینم حساباتونو صفر کردین قشنگ نه؟ میترا:مال من هنوز راه داره. کیمیا:مال منم هی بگی نگی داره. آرش:اون بگی نگیه چه قدری هست. کیمیا:40هزار تومن. آرش:چه قدر خرید کردی؟ کیمیا:نمیدونم بریم خونه حساب میکنم بهت میگم. آرش:اوکی😐. آرش:اشکال نداره به تهش خوردین کیمیا هم میارم شرکت کار کنه. کیمیا:اره بشین تا بیام. من:حالا...ناهار چی بخوریم من گشنمه. مامان:بریم خونه یه چی بخوریم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود
نتکیوووو وری ماچچ💝
از بس عاشق رمانت بودم معرفیش کردم🍓💜
ممناننن😙
واییی خیلی قشنگ بود 😍😍😍
کاش زودتر اینا به هم برسن 😈😈
میگم اسلایداشو بیشتر کن 😍😍😍
ولی باز دستت دردنکنه توی این جن روز خیلی خوب گذاشتی 😈😍😈😍
مرسی از کامنت قشنگت چشممم پارتشو بیشتر میکنم وسعی میکنم سری همه پارت رمانو بزارم تموم شه چون اگه این نتم کلا تموم شه خدامیدونه کی دوباره بسته بخرم😐💔بازم ممنوننننن انرژی زیادی بهم منتقل کردی💋🌟
خیلی زیبا بود❤ پارت بعدی کی میاد
والا من گذاشتم خدا میدونه این ناظرا کی برسی میکنن💛💚
عـــالی بود😂😂😂💔
پس چرا اینقدر لایکاش کمه😐💔
نمیدونم😶