10 اسلاید صحیح/غلط توسط: 🌿taha انتشار: 3 سال پیش 37 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام علیکم بریم واسه ی پارت یک علامت ها مرینت و لیدی باگ: 🐞 آدرین و کت نوار : 🐾 تیکی : 🍬 پلگ : ⭐
🐞 : امروز از خواب بلند شدم و رفتم صبحونه خوردم و راه افتادم سمت مدرسه اولین زنگ کلاس خانم بوستیه بود بعدشم بخاطر اجرای گروه لوکا آزاد بودیم تا اجرا شروع بشه .
🐞 : چون امروز زیاد کاری نداشتیم بیشتر بچه ها رفتن تو کلاس هنر تا اجرا شروع شه ولی من و نینو الیا و آدرین تو حیاط منتظر موندیم .
🐞 : مثل همیشه نینو و الیا کنار هم نشستن منم چون کسی رو نداشتم تنها نشسته بودم که دیدم یهو
🐞 : یهو دیدم که نینو به آلیا گفت من میرم دستشویی منم از فرصت استفاده کردم و رفتم پیش آلیا ( بچه ها علامت آلیا 🐺 چون روباه پیدا نکردم گرگ گذاشتم خودتون فکر کنید روباهه 😂) 🐺 : سلام دختر چیکار میکنی ؟ 🐞 : سلام هیچی 🐺 : آدرین پشت ته 🐞 : چی کجا کدوم ور 😨😨 🐺 : نترس اینجا نیست رو اون صندلی جلویی هست 🐞 : اصلا شوخی جالبی نبود 😐😐 🐺 : هنوز بهش نگفتی ؟
🐞 : خب میدونی که هر موقع میخوام یه حرف ساده بزنم به تپه تپه می افتم چه برسه به این موضوع .
🐺 : دختر هر چه دیرتر بگی برات سخت تر میشه پس الان میری حست رو بهش میگی 🐞 : آلیا ول کن حوصله ندارم بعد وقتش 🐺 : حرفش رو قطع کردم گفتم همین الان میری فهمیدی 😌 🐞 : باشه بابا 🤕🤕 بخاطر دو دلیل قبول کردم چون میدونستم نمیتونم با آلیا راجب این موضوع بحث کنم و نینو هم نزدیک بود ( علامت نینو 🐢 ) 🐢 : سلام مرینت ، نگین بحث مهمی رو از دست دادم 🙁 🐺 : نترس بحث دخترونه بود چیز مهمی رو از دست ندادی ( الان رو به مرینت داره حرف میزنه ) دختر تو هنوز اینجایی پاشو برو دیگه
🐞 : باشه باشه الان 🐾 : داشتم با گوشیم ور میرفتم که دیدم نینو و آلیا و مرینت دارن با هم حرف میزنن تا اومد برم سمتشون دیدم مرینت از بحث اومد بیرون و باز نینو آلیا دارن دو نفری حرف میزنن دیدم مرینت میاد سمتم اما نشون ندادم که ذوق دارم یکی میاد سمتم آخه من خیلی تنهام 😭😭
🐞 : رفتم نشستم پیش آدرین دیدم داره با گوشیش ور میره گفتم سلام آدرین خوبی ؟ 🐾 : مرینت بهم سلام کرد دیگه گوشی رو گذاشتم کنار و بهش سلام کردم گفتم ممنون تو خوبی 🐞 : ممنون میخواستم راجب یه موضوعی باهات حرف بزنم 🐾 : چه موضوعی بگو گوش میکنم 🐞 : یه نفس عمیق کشیدم و گفتم خب ببین
🐾 : یهو دلم درد گرفت آخه خیلی چیز میز خورده بودم مرینت گفت خب ببین گفتم مرینت من دلم درد میکنه الان میام 🐞 : آدرین بهم گفت دلش درد میکنه و الان میاد و بعد دویید سمت دستشویی 😐😐 واقعا منو این همه خوشبختی محاله ( خودم دلم براش سوخت 😂😂 ) یه موقع خودم نمیتونم صحبت کنم یه موقع اون نمیتونم بشینه به حرفم گوش کنه 😐یهو دیدم که
🐞 : یهو دیدم لوکا رز و جولیکا ... ( شرمنده یادم رفت بقیه رو 😐😐 )
اومدن تو مدرسه رز و جولیکا و بقیه رفتن وسایل رو آماده کنند هنوز تو فکر بودم که چجوری به آدرین بگم که دیدم لوکا داره میاد سمتم ( علامت لوکا 🐍 میدونم خنده دار هست اما تنها مارمون بود 😐😐😂😂 ) 🐍 : سلام مرینت 🐞 : سلام لوکا 🐍 : بخاطر آدرین تو فکری ؟ 🐞 : تعجب کردم اون از کجا میدونست پرسیدم تو از کجا میدونی ؟؟؟ 🐍 : دیدم بغل هم نشستید فکر کردم اینجوری باشه بعد دیدم قبلش هم با آلیا حرف زدی ولی یهو بلند شد چی شد ؟؟؟ 🐞 : فکر کنم زیاد چیز میز خورده بود دل درد گرفت
🐍 : میخوای اجرا رو دیر تر شروع کنیم تا با هم حرف بزنید ؟؟ 🐞 : نه بعدا میگم بهش 🐍 : باشه هر جور صلاح میدونی فکر کنم آدرین داره میاد من برم باهاش سلام کنم 🐞 : باشه برو 🐍: رفتم به آدرین سلام کردم و رفتم پیش بقیه 🐾 : لوکا بهم سلام کرد رفتم سمت مرینت بهش گفتم : من تازگی گواهینامه ام رو گرفتم میخوای با هم فردا بریم بیرون تا حرف بزنیم 🐞 : گفتم فردا نه کار دارم برای پس فردا از مامان بابام اجازه میگیرم 🐾 : باشه پس بعد مدرسه پس فردا میبیننت 🐞 : باشه بریم سر اجرا داره شروع میشه . ( بریم به فردا بعد از مدرسه ) 🐞 : وای خدایا آخر کارام تموم شد ( مرینت تو راه خونه هست با خودش حرف میزنه ) برم برای فردا اجازه بگیرم نمیدونم چی شده بود که آدرین دیر اومده بود و چشاش قرمز بود و تو کلاس اصلا حرف نزد رسیدم به خونه دیدم مامان بابام دارن گریه میکنن گفتم چی شده ؟
به پایان آمدین کفتر حکایت همچنان باقیست ناظر عزیز منتشر کن
💚💚🌷🌷
10 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
12 لایک
داداش مشی ترنم ۱۵
عالی بود
راستی تو پارت قبلی نفهمیدی من چی گفتم ... میگم بیا دوست بشویم ... فهمستی
اوکی
دمت گرم