
گایــــز..اومیدوارم تا اینجا لذت برده باشید..حتما لایک و مخصوصا کامنت یادتون نره تا پارت های بعدی زودتر بیان..😘
جیهوپ:نه باشگاه من بهتره... سوجین:( با حالت خاصی نگاش کردم که دل هر پسری رو آب میکرد) هر چی هم باشع به باشگاه من نمیرسه ... جیهوپ: (تازه فهمیدم چقدر چشمای خوشگلی داره ولی با حرفی که زد انگار اتیشم زد.... دختره ی احمق به باشگاه من توهین کرد؟ شیطونه میگه بزن این چشمای خوشگلشو از کاسه درارم (ن ن اصلا هم خوشگل نیس دختره ی زشت .( وجدان : بی انصافی نکن تا یه دقه پیش که خوشگل بود . جیهوپ: اصلا بود که بود ولی نظرم عوض شد ) جیهوپ : پس باشگاه منو ندیدی که در منطقه تکه ( آخر جمله ام با پوزخند بهش نگاه کردم) سوجین:گفتم که همونجا خوبه... جیهوپ:فک نکنم... سوجین:مگه تو فکرم میکنی؟😂😏 سوهو:باشه باشه.بچه ها ول کنین...بنظرم هر هفته تو یه باشگاه تمرین کنیم...فرقی که نمیکنه... سی سی:آره بچه ها اینطوری خوبه...حالا الان این بحثو ول کنید..از مهمونی لذت ببرین. سوجین:(بعد از حرفای بچه ها اصلا بهش توجه نکردم و دخترا داشتن با پسرا حرف میزدن...همینطور که تو فکر بودم صدای کسی رو شنیدم) پسر:لیدی افتخار میدی؟؟
پسر:لیدی افتخار میدی؟ سوجین:( هه...کورخوندی..بیام باهات برقصم؟عمرا) جیهوپ:(داشتم به اطرافم نگاه میکردم که صدای پسری توجهمو جلب کرد که داشت به اون جیغ جیغو درخواست میداد...اخه چرا دقیقا بهش درخواست دادی؟حتما دیوانه هس..اما دیدم اون درخواستشو رد کرد..برام تعجب برانگیز بود..چرا انقد عجیبه این؟...... شاید داره جلوی من این طوری میکنه.... هه خانوم کوچولو داری نقش بازی میکنی ولی کور خوندی من شما دخترا رو می شناسم و هرگز گول تو رو نمیخورم بهتره که زیاد بهش فکر نکنم و از مهمونی لذت ببرم.... به سوهو که داشت برای خودش نوشیدنی برمیداش اشاره کردم یکی هم برای من بیاره..... سوهو: داداش چقدر تو گشادی حداقل برای وقت گذرودن با دختراد که پانمیشی ....نوشیدنی هم من باید برات بیارم ؟!... جیهوپ: وظیفه ات بود سوهو : اون دخی رو نگا از اول مهمونی چشاش رو تویه نگو که نفهمیدی ، اوووف لعنتی عجب چیزی هم هس برو تو کارش و امشب رو حال کن ... جیهوپ:( رد نگاه سوهو رو دنبال کردم راست میگفت خودمم متوجه نگاهاش شده بودم وقتی نگاه مو رو خودش دید لبخند زد ...هه دیگه اینا رو من اثری نداره و با اخم برگشتم که چشمم به اون دختره خورد که یه گوشه ای نشسته و سرش تو گوشیش بود معلوم بود داره بازی میکنه ...کم مونده که این وسط دراز بکشه انگار ن انگار اومده مهمونی چقدر این آدم عجیب و بیخیاله..)
سوجین:(بعد تموم شدن مراسم خسته کننده به سمت خونه رفتم و بعد تعویض لباسام رو تخت خودمو پرت کردم وخوابیدم) جیهوپ:(کتمو دراوردم و انداختم رو رگال و روتخت دراز کشیدم...کلافه و عصبی بودم...از اینکه یه الاغ دیوونه ای رو ماشینم خط انداخته بودو پنچرش کرده بود...تا دیروقت و به هزار بدبختی تونستم بیام خونه...معلوم نیست کی اینکارو کرده باز برای من استیکرم کشیده...نکنه اون دختره باشه...شاید چون اونجا پارک کردم اینکارو کرد؟نمیدونم دیگ..اخه اونقدرم بهش نمیخوره احمق باشه ..مغزم دیگ رد داده..) سوجین:(صبح از خواب بیدار شدم و به طرف دستشویی رفتم هنوز چشمام بسته بود سرمو بلند کردم با چیزی که تو اینه دیدم وحشت کردم .....
شخصیت های اصلی وفرعی رمان (❥.لطــفا عاشقــم شــو.❥) شخصیت های اصلی: جیهوپ🍃، سوجین🍂 شخصیت های فرعی:سوهو✧سی سی✧جیسو✧تهون✧یونگبین✧یونا✧

#شخصیت.های.رمان (❥.لطــفا عاشقــم شــو.❥) اکیپ (🍂🖤proud girls🖤🍂)

#شخصیت.های.رمان (❥.لطــفا عاشقــم شــو.❥) اکیپ (🍃 ⚔Invincible boys⚔🍃)
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی بود 🌝
به کارت ادامه بده همینجور👏
حتما عزیزم😘😘
عالییییییییییبییییییییی بید 👏👏👑🎁
ممنون..منتظر پارتهای هیجانی تر باش💜💜