اینم پارت دوم امیدوارم خوشتون بیاد..نظراتتونو حتما بهم بگین..
سوجین : بله ؟
خانم کیم سونگ: خانم ناهار بیارم؟
سوجین:مادرجون کو؟؟
خانم کیم سونگ:ایشون کار داشتن رفتن شرکت گفتن همونجا هم ناهارشونو میخورن.
سوجین:باشه پس..ناهارمنو بیار بالا
خانم کیم:چشم..
سوجین:(ناهارو خوردم و خانم کیم بردشون پایین رفتم سرویس و صورتمو شستم و مسواک زدم...صورت و موهامو خشک کردم و مشغول حاضر شدنم شدم به خودم توی آینه نگاه کردم پوست صاف و سفید و گونه های برجسته و موهای بلند..
مو از مادرم به ارث بردم وچشم هام و لبای قلبی مو از پدرم..
مادر جون میگه چشمای مشکیت شبیه باباته.... به چشمای کشیده و مشکیم نگاه کردم همیشه سعی کردم غم درون چشمامو با شاد بودن مخفی کنم ( وجدان :باشه حالا احساسی نشو ) از فکر بیرون اومدم خب چی کار کنم ؟ به لوازم آرایش نگاه کردم دوست ندارم زیاد آرایش کنم .همیشه در نهایت ساده بودن میدرخشیدم و زیبا بودم ( وجدان: کمتر نوشابه باز کن سوجین:بتوچه دوس دارم از خودم تعریف کنم ) خط چشم رو برداشتم یه خط چشم کشیدم با این خط چشمچشام کشیده تر دیده میشد وریمل زدم که مغرور بودنم رو بیشتر نشون میداد ... یه رژ صورتی و مات به لبام زدم . خب تموم شد... اوووف چه جیگری شدی😜 یه بوس تو اینه برا خودم فرستادم💋 ( وجدان: خل ، دیوانه ) موهای شلاقی مو یه کم حالت دادمو همونطور رها کردم دورم که زیبایی موهامو چند برابر کرد..
ساق براق و رنگ بدن جذبمو پوشیدم و لباسمم تنم کردم...موبایل و کلید ماشین و خونرو داخل کیف دستی گذاشتم و کفشامو پوشیدم و گوشواره هام و گردنبند ظریفمو تو گوش و گردنم کردم و عطر خوش بومو رو خودم خالی کردم و تیپمو کامل کردم.....)
*استایل سوجین*↑↑↑
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
8 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (1)