
این پارت آخر امیدوارم از این داستان خوشتون اومده باشه حالا که اینو تمومش کردم میتونیم بریم خون آشام رو درست کنیم راستی یه چیز دیگه بگم اگه هنوز پارت پنج نیومده اینو نخون چون دیگه قشنگ نیست
(اول بالا رو بخون) واقعا بهت پیشنهاد ازدواج داده؟ یونا= آرهههههههههههه قراره هفته بعد ازدواج کنمممممممم ا/ت بیش از حد خوشحالم کسی که عاشقشم قراره باهاش ازدواج کنم ا/ت= خوش به حالت ما که هنوز عاشق نشدیم یونا=چرا انشالله پیش میاد عه این دو هووا پیام داد باید برم زستوران خدافظ ا/ت=تنها شدیم رفت مامان و بابا هم گه رفتن مسافرت برنمیگردن بزار گوشیمو چک کنم چی؟؟؟؟؟؟؟؟ (درحال قهوه خوردن بود و موقعی پیامو رو دید قهوه از دهنش پرید حالا شاید بگید پیام چی بوده من هیچی نمیگم خودتون برید ببینید) ا/ت=این عکس رو کی پخش کرده این عکس منو تهیونگه کی ازمون عکس گرفته؟ بزار کامنتاشو بخونم #اوپا واقعا که مارو گزاشتی کنار با یه دختر رفتی؟ تو دیگه بایس من نیستی&اوپا تو واقعا یه پسر بی معرفتی تو دیگه چجور ادمی هستی(شیطونه میگه بزنم تو دهنشون اسم خودشونو گزاشتن آرمی) ☆تهیونگ واقعا برات متاسفم(منم برای تو) واقعا ما رو ول کردی رفتی پیش اون دختره ی بی ریخت از زبون راوی ا/ت همینجوری که پیاماذرو میخوند اشکاش هم سرازیر میشدند الهی از زبون ا/ت یعنی انقدر این ارمی ها بیشورن؟ نه من بیشورم من نباید پامو از گلیمم دراز تر میکردم من برای تهیونگ یه دردسرم باید کاری کنم اهان اره باید فراموشش کنم الان هم بلاکش میکنم از واتساپ عه داره با تلفن زنگ میزنه بلد نیستم اونو چجوری بلاک کنم عب نداره جواب نمیدم اون خونمو بلده پس باید از این کشور برم آره اینطوری بهتره وای این صدای چیه
وای تهیونگ داره در میزنه چجوری برم وایستا زود چمدونمو جمع کنم اهان از در مخفی میرم(کارگاهی شد هههه) وقتی از در مخفی رفتم بیرون تهیونگ تند تند زنگ میزد عه وا راستی مگه این کنسرت نداره وای منم بلیط دارم نرم ناراحت میشه نه اگه برم بیشتر ناراحت میشه چون من مایه دردسرم. رسیدم فرودگاه شماره هوایپمام ۲ ساعت دیگه میگفت دقیقا ساعتی که کنسرت تهیونگ تموم میشه داشتم میرفتم سالن انتظار بعد از بلیط گرفتنم که یکی پیام داد شماره ناشناس بود دیدم گفت "حداقل بیا کنسرت و بعد برو" خاک به سرم تهیونگه برای چی باید برم من زیاد مهم نیستم براش(حرف مفت نزن) ولی ناراحت مبشه فقط میرم کنسرتش برای نیم ساعت زود میام و همین شد که زود رفتم تو کنسرت همه جا شلوغ بود و تهیونگ داشتمیومد که شروع کنه
از زبون وی فلش بک از موقعی که ا/ت رو رسوند خونه وفتی رسیدم تو خوابگاه همه گفتن امروز با خواهر قلابیت چی شد تهیونگ=هیچی خوش گزروندیم جیمین=فقط خوش گذرونی یا اعترافم بهش کردی؟ تهیونگ=چیییی اعتراف؟ نه بابا اعتراف چی؟؟ جین=که دوستش داری تهیونگ چی؟ دوستش دارم یعنی من دوستش دارم نامی =تو با هیچ دختری تا حالا دوست نشدی تازه اونم آرمی تهیونگ=یعنی میگی واقعا عاشقش شدم؟ اخه من فکر میکردم یه همچین حسی فقط به خواهر ورزیده میشه به خواهر خودمم اینطوریم ولی ا/ت فرق داشت کوک=خب همین حس یعنی عشق هیونگ تهیونگ= راست میگی پس باید برم اعتراف کنم شوگا= الان موقع کنسرت؟ جیهوپ= اگه بخوای هم نمیتونی اون به احتمال ریاد داره میره چون لو رفته تو و اون با همید همه هم هیت دادن مخصوصا به اون حتما فک میکنه بهت اسیب میزنه و داره میره جیمین=پس چرا اینجا واستادی مو مجسمه نگاه میکنی؟ برو دیگه نمیخوا عشقتو از دست بدی؟
تهیونگ=الان میرمممممممم به سوی باد و فراتر از ان (یاع یاع😂) وقتی رفتم دم در خونش در باز نمیکرد هر چی زنگ میزدمم جواب نمیداد هیچ شانسی نداشتم الان هم کنسرتم شروع میشه بهتره برم ولی باید آخرین شانسو امتحان کنم از گوشی نامجون بهش پیام میدم خب "حداقل کنسرت بیا بعد برو" امیدوارم که بیاد اوه اوه شروع شد بهتره برم (winter bear پلی کنید تموم شد بقیش بخون) (تموم شد؟ آفرین حالا بخون) وقتی آهنگم تموم شد نمیخواستم برم پشت صحنه گفتم "کجایی اگه اینجایی لطفا منو ببخش به هیت های بقیه توجه نکن" یهو دیدم نور رفت سمت تماشاچی ها دم نامجون گرم میدونم کار اونه وقتی تماشاچی ها رو میدیدم ا/ت رو دیدم داره گریه میکنه و همین الان داشتم میرفت از زبون ا/ت
وقتی میخواستم برم یهو شنیدم گفت "نرو ا/ت" برگشتم دیدم داره از صحنه میاد پایین همه آرمی ها جیغ زدن و رفتن کنار تا اون برسه به من وقتی رسید به من گفت" من جدیدا تو رو به عنوان خواهر نمیبینم و الان هم میخوام چیزی بگم خوب باید گوش کنی چی میگم چون دیگه نمیگم"اومد بغلم کرد جیغ همه اومد بالا ولی همه ساکت شدند تا اینکه وی گفت"من فک کنم تو رو دوست دارم به عنوان عشق" و بله همه جیغاشون رفت بالا و منم کر شدمممم ولی گریه کردم از خوشحالی همه داشتند جیغ میکشیدن از خوشحالی که تهیونگ زانو زد(اوف چه دلبری) "میشه از این به بعد به جای ف/ت ا/ت کیم ا/ت باشی؟" (عررررررر زیادی رومانتیک شد) ا/ت=آره (برو حتما صفحه بعد بخون)
بچه ها این رمانم تموم شد ببخشید خیلی کم پارت بود ولی جونگکوک اوف زیاده حالا چالش داریم ولی چالش های من فرق دارن چالش =فصل دو بسازم؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
آره ههههههههه ههههههههه ههههههههه 🤩🤩🤩🤩
# فصل دو
نه کشش نداره
اره تورو خدا فصل دو بزار
نه جذابیتش به کم بودنشه
چرا اخرش شبیه فیلم تو زیبایی شد
ولی خوبه منم دوتا ساختم اما در حال بررسی
میدونم ولی گفتم یادتون بیاد کره قبلا چی بوده الان چی شده