
پارت جدید امیدوارم دوست داشته باشید😁
اون جونگ کوک بود پسره.....(سانسور😂)اهمیت ندادم رفتم تو اتاقمو لباسامو عوض کنم یهو یه فکری به سرم زد تصمیم گرفتم یک لباس لختی و بدن نما بپوشم که هات بشم و دل جونگ کوک رو بسوزونم برای همین یک نیم تنه بدون آستین و شلوارک لی خیلی کوتاه جذب که تا نصف رون پام بود و یکمم روش حالت زخمی بود پوشیدم و موهامو دم اسبی بستم و چتری هامو مرتب کردم و رفتم بیرون از اتاقم چشم همه ی پسرا رو من بود و نگاه های پر از حسرت جونگ کوک رو روی خودم می دیدم و دلم خنک میشد
چند نفر برام غریبه بودن رفتم به نایون گفتم گفت:من که بهت گفتم دوستاشونم بیارن گفتی باشه میسو:عااا راست میگی حواسم نبود نایون:میسو حالت خوبه؟چرا انقدر حواس پرت شدی میسو:خوبم نگران نباش برای همه اتفاق میفته نایون:باشه از پیش نایون رفتم همه میخواستن برن بیرون دور بزنن فقط ۶ نفر موندیم من و نایون و سانا و کوک و یک پسره که فکر کنم دوستش بود رفتم هات چاکلت درست کردم عاشق هات چاکلتم اوردم سینی رو گداشتم رو میز و مال خودمو برداشتم و داشتم میخوردم که دوست کوک یک ضرب همرو خورد من تعجب کردم وقتی مال خودم تموم شد به نایون گفتم میرم بازم برای خودم بیارم که پسره گفت
میشه یکمم برای من بیارید و لیوان رو گرفت سمتم و منم با شه ای گفتم و لیوان رو گرفتم و رفتم ریختم اوردم بازم یک ضرب خورد بعد گفت ممنون و گفت خیلی هات چاکلت دوست دارم گفتم اوهوم منم و بعد لیوانا رو جمع کردم و بردم تصمیم گرفتیم چون سر گرم بشیم بازی فکری بکنیم بعد از بازی داشتم وسایل رو جمع میکردم که بچه ها اومدن و بدو بدو رفتم اتاق و چشمامو ریز کردم و دستامو به هم مالیدم و گفتم جون میده گیم بازی کنیم و منم که همیشه برندم و لبخند شیطانی زدم و رفتم و وصلش کردم به تلوزیون جلوش نشستم و دستی رو گرفتم دستم و گفتم حریف می طلبم چون فقط نایون میدونست تو گیم ماهرم دستشو بالا نبرد ولی بقیه دستشونو بردن بالا به یگی گفتم و اومد و باز کردیم و سه سوته بردم گفتم بعدی همون دوست کوک اومد بازیش خوب بود ولی به پای من نمیرسید
اونم بردم گفتم خب بعدی کیه هیچکس حز جونگ کوک دستشو بالا نیاورد اوف این پسره.... اومد و نشست کنارم داشتیم بازی میکردیم کارش خیلی خوب بود خیلی سخت شده بود ولی بازم بردمش فقط قیافش دیدن داشت دل منم خنک شد وسایل گیمو جمع کردم بردم تو اتاق با فلش اومدم گفتم بچه ها فیلم ببینیم همه گفتم اره گفتم چه ژانری هر کی یک چی میگفت رای گیری کردیم قرار شد ترسناک ببینیم داشتیم میدیدم که یهو روح پرید جلو نایون چسبید بهم منم با قیافه پوکر نگاهش میکردم میسو:کجاش ترسناکه نایون:به پش..پشتت نگاه بکن برگشتم دیدم همه دارن میلرزن خندم گرفت ولی جلو خودمو گرفتم ولی وقتی برگشتم دیدم کوک پریده بغل دوستش و چه ترسیده واقعا قیافش خنده دار بود دیگه نتونستم و پخش زمین شدم و خندیدم
لایک و کامنت بزار💞💌
.....
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیه نمیدونم چی بگم
عالییییییییی بووووووووووووود
💜💜
بچه ها پارت بعد یکم منحرفانست😁😂
هورا هورا 🤣😅زود برار دارم زوق مرگ میشم
😂😂😂
عالی منتظر پارت بعدی هستم
ممنون فردا منتشر میشه😄💕