بزرگترین فنم6

پارت 6..................

بعد گريم کوک=ميخوام برم کمپاني تو نمياي^-^؟ اني=اها باوشه لباسام خوفه؟ کوک=اله تو هر جوري باشي خوشگلي اني=ممنوننننننننننن به گوشيم يه پيام از طرف رييسم اومد=هنوز مدرکي پيدا نکردي که کوک رابطه داره؟ و يا عاشق کسيه؟.به خودم مشکوک شده بودم اخه اون شب کوک منو بوسيد و خيلي باهام مهربونه کوک=بيا ديگه انييييييي اني=اومدم پيام اني به رييس=يه چيزايي فهميدم (رد گم کنی میکنه) با کوک رفتيم کمپاني=کوک=من ميرم يکاري کنم الن ميام تو برو عکسايي که گرفتي رو تحويل بده من تو اون اتاقم اني=اوکي رفتم عکسا رو تحويل دادم به يه خانمي رفتم اتاقي که کوک گف کوک=يه اهنگي نوشتم ميخواي بشنويش؟يجورايي براي توعه(صورتش قرمز شد) اني=حتماااا! کوک=هههه ممنون *کوک اهنگو ميخونه اني=دهههههههههههه اين اهنگ فوق العادسسسسسسسسس مخصوصا صداتتتت کوک=ممنوننننننننننننننن

کوک=بيا بريم بيرون با کوک با کلي بدبختي رفتيم کافه کوک=چي موخوري؟^-^ اني=نسکافه کوک=اوکي منم همينطور کوک=ميخوام يچيزي بهت بگم اني=چي؟ کوک=خببببببببببببب اممممممم ميخواي بام قرار بزارييييي اني=گوشام درس ميشنوه؟هههههه من اور نميکنم!دوربين مخفي چيزيه؟؟؟ کوک=واقعا راستشو ميگم ميخواي؟(مث گوجه قرمز شده) اني=اگه واقعيه که حتماااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کوک=واقعيه(هممچنان از خجالت داره اب ميشه) اني=چه خوب کوک=پس امروز اولين روزمونهههههه اني=ارح*-* کوک=*-* منو دوس داري؟لطفا از صميم قلبت پاسخ بده اني=خب راستش واقعا واقعا واقعا دوست دارم کوک=ممنون منم همينطور

کوک براي اني* امروز رفتم تا براي اني يه هديه بخرم نميدونستم چي بخرم و روز ولنتاين بود اني* طبق گفته کمپاني براي اينککه نفهمه من دوست دخترشم رفتم دنبال کوک اونو تعقيب کردم و يه ماسک و يه هودي مشکي و شلوارک مشکي پوشيدم يه کلاه مشکي کلا قيافم معلوم نبود کوک* رفتم توي فروشگاه ولي متوجه شدم ينفر دارح تعقيبم ميکنه رفتم يه قسمت خالي فروشگاه دختره هم اومد انگار فنم بود و من به يچيزي دقت کرده بودم اين دختره که توي روز دبيوم ازم عکس گرفته بود يه دستبند مخصوص مداشت و ديقا همين دختري که دنباله منه هم همون دستبند دستشه و چندين بار متوجش شده بودم *کوک اني رو ميگيره کوک=ميتونم بپرسم تو کي هستي؟ اني=کسي نيستم کوک=چراهستي اني=نه کوک=تو بزرگترين فنمي؟ تا اينکه اني ميخواست جواب بده چند نفر داد زدن=جونگگگگگگ کووووووککککککککک و دوس دخترش(با اينکه کلي لباس و کلاه و ماسک داشتن اما شناختن فنا کوک=هر کاري ميکني فرار نکن که فکر ميکنن ما با هميم اني=باشه کوک=اشتباه برداشت نکنيد فنا=(در حال عکس گرفتن) کوک=لطفا عکس نگيريد کوک=فکر کنم بايد بريم اني=اره اوکي اني و کوک ميرن* اني=من بايد برم کوک=صبر کنننننننننننن اني فرار ميکنم* اني* ياااااااااااااا خوب شد جونگ کوکا متوجه نشد منم حالا برم لباسامو عوض کنم و برم دنبال کادو برا کوک

پایان این پارت و اینکه بعد پایان این داستان تک پارتی میزارم و یه نطر سنجی میزارم داستان از کی بنوسم

لایک و کامنت فراموش نشه^-^

..........................................