سلام فالو کنید
مرینت : چییییییییییی . املی : نمی دونست آدرین باعث این اتفاق بود ای وای گند زدم .مرینت : نفس عمیق کشیدم و برگه ی طراحی خواندن املی رو به همراه نداشت گرفتم و نوشتم ....... گفتم املی خانوم این رو امضا کن . املی : ندیده امضا کردم بعد یهو مرینت رفت. (راستی الان روز سوم هست که آدرین با خانواده و... انجان)مرینت : تو اتاق آدرین ظاهر شدم داشت واسه خودش شعر می خوند و پیانو می زد یهو گرفتمش بهم خورد گفت
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
31 لایک
عالی بود
ممنونم
عالی بود👍
ممنون
عالی 👍👍👍👍
مرسییی