استار رو می شناسی ⭐ بیا این داستان ذو بخون عالیه
از زبان مارکو :استار استار بیدار شو مدرسه العان شروع میشه استار. از زبان استار :باشه مارکو اومدم راستی چوب دستی من رو ندیدی؟ از زبان مارکو :نه.......................................... از زبان استار :می دونی مارکو امروز روز خسته کننده ای بود تو مدرسه که امتحان داشتیم العان هم که باید بخوابیم شبت بخیر مارکو از زبان مارکو :شب تو هم به خیر استار ❤️
از زبان استار:4 سال از اون موقع که به زمین اومدم می گذره العان 18 سالمه. از زبان پونی هد : آره خب حالا چرا من رو آوردی تو این اتاق که فقط من و تو هستیم؟ از زبان استار :می خوام بهت یه چیزی بگم از زبان پونی هِد :خب بگو. از زبان استار :ببین ببین من من مارکو را دوست دارم. از زبان پونی هِد :خب یعنی یعنی ع*ا*ش*ق شدی؟! از زبان استار :آره هیس آروم نمی دونم چجوری به مارکو بگم ??⭐
از زبان مارکو :میدونی الکس (دوست استار اسمش الکسه البته تو داستان) استار یکم عجیب رفتار می کنه از زبان الکس :می دونی مارکو من استار رو دوست دارم ? از زبان مارکو :چییییییییییییی! تو نباید یه همچین حرفی بزنی فهمیدی. از زبان نویسنده: از اون موقع مارکو و الکس باهم قهر کردند و حرف نزدن. دیگه استار و مارکو نمی تونستن درست با هم صحبت کنن. از زبان استار : واااااااااااااای دیونه کنندست نمی تونم به مارکو بگم بعد از مدرسه بهش میگم. از زبان نویسنده :مارکو سوار دوچرخه اش شد و زود تر از استار حرکت کرد! استار 5 دقیقه بعد رفت استار حواسش نبود و پاش لیز خورد از زبان مارکو :من تو آموزشگاه جودو بودم که دیدم استار داره میفته زمین :دویدم وگرفتمش. از زبان استار :من چشم هام رو از شدت ترس بسته بودم وقتی باز کردم دیدم تو ب*غ*ل استار هستم ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
بلند شدم و بدون هیچ حرفی دویدم و رفتم به مدرسه نرفتم رفتم به یه بعد زمین نمی دونستم چیکار کنم که یهو مارکو رو دیدم با لکنت بهش گفتم ببین مارکو... که یکهو مارکو بهم چیزی داد و رفت من اون کاغذ رو باز کرد یه نامه بود توش نوشته بود : نمی دونستم این رو چجوری بهت بگم اما من بهت ع ل ا ق ه دارم ?.....
نمی دونستم چه جوری بهت بگم پس اینجوری گفتم. از زبان استار :واااااااااااااای من من من باید چیکار کنم
از زبان مارکو :من داشتم کتاب می خوندم که یکهو استار من رو ب *و* س* ی *د ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️ ❤️
از زبان نویسنده :استار و مارکو روبروی هم وایسادن و همراه هم گفتن :دوست دارم ? ? ? ? ? ? ? ? ?
هردوتاشون می لرزیدن هم رو ب* و *س *ی* د *ن
از زبان استار : یکسال از اون موقع می گذره اما ما بالاخره بهم رسیدیم و......
دوستان اگه دوست داشتین نظر بدین ❤️❤️❤️❤️
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (3)