
ناظر عزیز لطفا منتشرش کن و ممنون از همه کسانی که از داستانم حمایت کردن🙏
شروع داستان(عشق معجزه) پارت ۲
از زبان ادرین:وقتی اون دختره مو سرمه ای اومد تو خیلی شبیه مارسل دوپنچنگ بود. بعد از فکر کردن رفتم پیش اون ۲ تا دختر و اسمشونو پرسیدم. (فلش بگ به یک ساعت پیش) از زبان الیا:وقتی از فرودگاه اومدیم بیرون یک ماشین اومد جلومون شبیه بادیگاردا بود، گفت سوارشید ما هم چون اون اطراف ماشین نبود سوار شدیم.
(زمان حال) از زبان الیا:اون ماشین بعد یک ساعت مارا برد به یک شرکت بزرگ و خوشگل حیف که مرینت نمیتونه اینجارو ببینه😔 رفتیم طبقه بالاش ۲ تا پسر اون جا بودن یکی از اون پسرا نینو لحیف بود😍 اون یکی پسره هم اد..ادرین اگرست بود🤩 اگه نینو لحیف و ادرین اگرست اینجا ان یعنی اینکه ما توی شرکت اگرستیم😍وای خدای من
انقدر حواسم به نینو بود که حواسم نبود که ادرین اومده پیشمون و داره اسممون میپرسه. ادرین:ببخشید میتونم اسماتونو بدونم؟ الیا :سلام بله چرا که نه من الیا هستم ادرین:و شما (اشاره به مرینت) مرینت :سلام من مرینت هستم. ادرین :میتونید عینکاتونو در بیارید از زبان خودم:الیا عینکشو درمیاره ولی مرینت نه ادرین به مرینت میگه شما در نمیارید🤨 مرینت میگه ببخشید ولی من نابینا هستم😔 ادرین با شنیدن حرف مرینت ناراحت میشه و معذرت خواهی میکنه و اونارو به اتاقش راهنمایی میکنه.
از زبان ادرین : وقتی دختره گفت نابینا هستم خیلی ناراحت شدم و معذرت خواهی کردم اونارو به اتاقم راهنمایی کردم ولی هنوز که هنوز بود نینو داشت به دختر که اسمش الیا بود نگاه میکرد🤭 وقتی رفتیم توی اتاق تاروف کردم تا بشینن وقتی نشستن نینو هم وارد اتاق شد و اون هم نشست اون دختره مرینت خیلی اروم بود من خیلی از ادمای اروم خوشم میاد من از اون دختره الیا پرسیدم شما از کجا اومدین؟ الیا گفت:ما از امریکا اومدیم برای پیدا کردن خانوادمون من و مرینت در یتیم خونه بزرگ شدیم من طبق تحقیقاتی که کردم فهمیدم اسم خانواده من سزار و خانواده مرینت دوپنچنگ ادرین : من خانواده دوپنچنگ میشناسم ولی خانواده سزارو نه خانوا دوپنچنگ قراره......... (ادامه صفحه بعد)
کات 😈 خوب خوب فکر کردید من اول داستان اینارو عاشق هم میکنم نخیر از این خبرا نیست من فعلا با اینا کار دارم اگرم عاشق هم کنم کارا دارم باهاشون😈
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
الان بشدت دوست دارم خفت کنم... هم کم میزاری، هم دیر. اصلا داستان منو نگا کن... هر اسلایدشیر اندازه ده پارت توعه، لااقل یکم طولانی بنویس
😅ببخشید من این چند رور واقعا خیلی کاری ریخته روسرم
از یک طرف برادر و خواهرام و از از طرفی دیگه مامانم ولی پارت ۳ دو صفحه اولش کوتاه وای ۲ صفحه اخرش دراز
پارت ۴ هم هر ۴ صفحش طولانی
عالی بود اجی پارت بعدی به تست هام سر بزن
مرسی اجی
چشم حتما
عالی بود آجی جونی😍👍🏻
فقط طولانی تر بنویس لطفا🥺
چالش:۱۳۸۷
مرسی اجی😘
چشم پارت ۳ طولانی😉
بی بلا مرسی آجی😍😍
😘❤