های گایز امیدوارم خوشتون بیاد
رفتم پایین پیشه پسرا بعد گفتم آنا آروم شد گفتم آره خوابیده که کوک زنگ زد گفت بچه ها دارم میا بیاید کمک جنی تو بغل کوک بود لرزش او گریش یکم کم تر شده بود کوک کاناپه رو بزرگ کرد او جنی رو گذاشت روش گفت باید چراغا روشن باشن او زیاد فیلمایی ترس ناک نبینه او بشتر کمدی ببینه امشبم اگه میشه همه پیشش بمونیم همه گفتن باشه به تهیونگ گفتم تو برو پیش انا گفت اووم باشه اورفت صبح از زبان کوک
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
3 لایک
نه بنویس عالیه 😁👌🏻
شما حمایت نمیکنید شاید دیگه ننویسم😢