خب من دو هفته نبودم ولی الان اومدم پیشتون😐✌😂
ضحا:الو ا.ت😢من:باز چت شد دختر؟😵 ضحا:لیسا بخاطر من با جیسو دعوا کرد😭الان عذاب وجدان دارم😭(این دختر از اولشم مشکل روانی داشت ✌😐😂)من:بخاطر چیییی؟😱ضحا:منو لیسا میخواستیم بریم خرید یهو جیسو درو باز کرد وایساد جلومون که ماباید برای کامبک جدید با عضو جدید تمرین کنیم تا زودتر معروف بشه لیسا هم گفت حالا دو ساعت بریم خرید چیزی سر معروفیت نمیاد😡هیچی دیگه دعوا شد الان میخوام از دل جیسو دربیارم به کیمیا گفتم گفت چون تو فن جیسویی بیشتر از علایقش خبر داری گفت به تو بگم ☺من:ادرس خونتونو بفرست من الان باید برم جایی کار دارم بعدا میام خونتون حلش میکنم فعلا ضحا:باشه بای من گوشیو گذاشتم کنارم و زدم زیر خنده 😂وایی خدا ضحا رو شفا نده بزا بخندیم😂 تصویری زدم به کیمیا و یسرا من :الوووو😂ببینید ادرس خونه هاتونو بفرستید میام دنبالتون کیمیا ببین اگه یسرا نمیدونه بگو براش ماجرا رو تا بیام دنبالتون کارتون دارم😂 قطع کردم و رفتم تو آشپزخونه از پشت کمر جین رو گرفتم و گفتم اوپا😁؟جین:چیه😑 من : ماشینتو یه دو سه ساعت قرض میدی؟😄 جین:زود بیارش هاااااا من :باشه مرسی سوییچت کجاس؟ جین:نامی تو اتاقه برو از اون بگیر من:باشه مرسی اوپا😍
رفتم بالا و در اتاق جینو زدم نامجون:بیا تو رفتم داخل و گفتم از اوپا اجازه گرفتم ماشینشو یه دو سه ساعت ببرم بیرون گفت بیام سوییچو ازت بگیرم نامجون:اومم وایسا اینجاس کوووو ؟ اها ایناهاش فقط رانندگی بلدی؟ من: اره بابا سوییچو از نامی گرفتم رفتم تو اتاق حاظر بشم دیدم جیهوپ تو اتاقه 😳 یه کیف شونی مشکی برداشتم سوییچو انداختم توش سه تا ماسک گوشیو و شارژرو هندزفری و کارت بانکیمم برداشتم و کیفو روی در اتاق آویزون کردم رفتم سر کمد یه هودی صورتی با ساپورت مشکی برداشتم و رفتم تو حموم و پوشیدم اومدم بیرون موهامو شونه کردم یه وری ریختم و به جیهوپ گفتم :اوپا من دارم میرم بیرون چیزی نمیخوای؟ جیهوپ :نه مرسی بهت خوشبگذره رفتم پایین ماسکو زدم و داد زدم باییی من رفتمممم رفتم تو پارکینگ و قفل در ماشینو زدم یه ماشین قرمز صداش در اومد گفتم همینه ماشین اوپا
گوشیو در آوردم و ادرسارو زدم توی مانیتور ماشین دیدم خونه یسرا نزدیک تره اروم ماشینو روشن کردم دیدم در پارکینگ و حیاط خودبخود باز شد 😲 پامو گذاشتم رو گاز و رفتم این خانومه یا همون مانیتوره هی بهم میگفت بروچپ برو راست برو فلان برو بیسار😒 دیگه هر چی که بود تموم شد 😄😂 رسیدیم خونه یسرا در و زدم یونجون درو باز کرد یونجون:عه سلام شما دوست یسرایید و عضو جدید بی تی اس خانم ا.ت😄 من :بله و شما هم کراش من یونجون از تی اکس تی هستید😁😂 خب اومدم دنبال یسرا میگین بیاد یسرا:لازم نکردههه خودمممم اومدمممم بریم😑 من:سوار ماشین شو عنتر خانم 😒از یونجون خداحافظی کردم و سوار شدیم من:کیمیا بهت گفت؟ یسرا :اوهوم وایی من و یونجون افتادیم یه اتاق هر روز دعوامونه😓 من:😂ولش اومدم دنبالتون بریم برای جیسو کیک و کادوبخریم بریم خونشون اشتیشون بدیم😂 یسرا :عه چه خوب دلم کیک میخواست خیلی☺یسرا :عه اون کیمیا نیست داره دست تکون میده ؟من:عه چرا خودشو جلوش وایسادیم شیشه رو دادیم پایین و گفتم کیمیا بپر بالا کیمیا:عه سلام اومدم بریم یسرا:کیمیا داریم میریم برای جیسو کیک و کادو بخریم تا ضحا خانم از عذاب وجدان در بیان😆کیمیا:عه چه خوب😂 خب بریم مرکز خرید کیک با من کادو با تو و یسرا من :باشع
رسیدیم مرکز خرید یه جای خیلیی بزرگ بود همه چی داشت کیمیا رفت طبقه سوم کیک و شیرینی فروشی داشت منم رفتم طبقه پنجم با یسرا کادو بخریم من یه انگشتر دیدم که روش نگین داشت و خیلی خوشگل بود برا خودم خریدم😐 برا یسرا هم یه عروسک خرسی خریدم برا کیمیا هم کلاه افتابی خریدم برا ضحا هم هیچی نخریدم همین که دارم اشتیشون میدم بسه😐😂 یسرا:پس جیسو چی؟ من :اهااا بیا بیا این کفشه رو بخریم با اون لاک بنفشه یسرا :باش😐 یه نیم تنه با شلوارک لی هم خریدیم گذاشتیم روش و دادم یسرا ببره گفتم بگو کادوش کنه برا لیسا هم چند قلم لوازم ارایش خریدم و با چند بسته کادو و چند تا پلاستیک سوار اسانسور شدیم رفتیم طبقه سوم یسرا :وایی چقدر شیرینی من همشونو میخوام یهو دیدیم کیمیا جلومون سبز شد😯 کیمیا:ا.ت میگم نیم ساعت دیگه کیک اماده میشه بیا تو این نیم ساعت نسکافه با شیرینی سفارش بدیم یسرا:ارهه خودشه من:باشه😄 من و کیمیا نسکافه ولی یسرا قهوه سفارش داد با چندتا شیرینی خامه ای یسرا: واییی کیمیا یونجون یعنی رفته رو مخم نمیزاره درست بخوابم😬 کیمیا :برا چی؟😐 من :خانم با یونجون دعوا کردن😳 یسرا:خوبه خوبه خودتو یادت رفته که با تهیونگ دعوات شد؟ کیمیا:اونا دعوا نکردن😑 یسرا:حالا هر چی من:بسه دیگه عه😖
گوشیم زنگ خورد من :الو بابا؟ بابام:الو ا.ت عزیزم چخبر من:سلامتی راستی اودیشن برنده شدیم هر چهار تامون من بی تی اس ضحا بلک پینک یسرا تی اکس تی و کیمیا هم رفته ایتزی بابام:اها چه خوب الان کجایی من :ضحا زنگ زدو........(اتفاقایی که بعد تلفن ضحا افتاد) ما الان منتظریم کیک اماده بشه بریم خونه بلک پینک بابام:پس مزاحم نشم فعلا دخترم خداحافظمن:نبابا مراحمی خداحافظ کیمیا :کیک اماده شد پاشید بریم کیکو بگیریم بریم پیش ضحا من هوم بریم کیمیا کیکو گرفت و رفتیم سوار ماشین بلوتوث گوشیمو روشن کردمو به مانیتور ماشین وصل شدم و اهنگ مهره مار محسن ابراهیم زاده رو گذاشتم تا خونه بلک پینک خوندیمو رقصیدیم😂 زنگ درو زدیم جنی:کیه؟ من:من کیم ا.ت عضو جدید بی تی اسم اومدم ضحا رو ببینم جنی :اها بفرمایید رفتیم داخل و جنی اتاق ضحا رو نشون داد تف تو روش اتاقش مجزا بود😑😑😑
اینم از این پارت تا پارت های بعدی خدا نگهدار لایک کامنت و فالو هم یادتون نره 😘😘
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود ادامه بده♥🔥
عالی بود عاجو🙂💕