شعر غمگین

میگِہ ڪِہ : [گَر روزِگار صَر عَز نامَردے زَنَد نُبَت مآهم میرِصَد غَم مَخُر🙂💔]

چه زیبا گفت مولا نا ای اشک اهسته بریز غم زیاد است ای شمع اهسته بسوز که شب درار از در این روزگار کسی اسرار کسی نیست ما تجربه کردیم مشتی..! کسی یار کسی نیست

در حیرتم از مرام این مردم پست این طائفه زنده کش و مرده پرست💔🥀

دَر دیـاری کِـه دَر او نـیـسـتْ کَـسـے یـار کَـسـے... کـاشْ یـٰا رَبّ کـِه نَـیُـفْـتـَد بِـه کَـسـے کـار کَـسـے...🖤🖤

نیش عقرب خوشتر از زهر دوست که دوست بر دل میزند و عقرب به پوست ...

ماهیان شهر ما از کوسه ها وحشی تر اند بره های این حوالی گرگ ها را میدرند سایه از سایه هراسان در میان کوچه ها زندگان هم عابروی مرده ها را میبرند