کونوها🍥قسمت ۱🍥

ناروتو 🍥 ساعت ۶ صبح بود، از جام بلند شدم و اتاق رو مرتب کردم؛ آشپزی کردن بلد نبودم پس مثل همیشه نان تست و شیر خوردم هنوز تا ساعت ۷ وقت داشتم حمام کردم صدای ساعت تمام اتاق را پر کرده بود آهی بلند کشیدم تنها بودم، همیشه همین طور بوده از وقتی یادم میاد تو این خونه تنها بودم و مردم منو نادیده می گرفتن؛ یک سوال همیشگی تو سرم پیچید، چرا؟چرا من؟

از خونه اومدم بیرون مردم رفتن یه گوشه و مثل هر روز شروع کردن : 👥مردم🗣 همونه؟ اره همون دختره است.👥 نبینم بری سمتش!😐 امیدوارم از دهکده بره.🤨 هوکاگه چهارم به خاطر این مرد.!💀و...... 😬بچه ها یادتون باشه الان ناروتو گنین هست یعنی اکادمی ایزی ایزی تمام تمام😅راستی نظرتون چیه اسم ناروتوی دختر رو عوض کنیم ایده ندارم تو کامنت ها بگین💜

ناروتو 🍥 به محل تمرین رسیدم کاکاشی سنسه دیر کرده بود ساکورا هم گیر داده بود به ساسکه. خوش به حالتون پدر و مادر دارید 🥺توی دلش گف🥺 یهو همه جا پر دود شد ما رفتیم تو حالت آماده باش که دیدیم کاکاشی سنسه اومد بیرون ساکورا افتاد زمین یه نفس از سر اسودگی کشید و گفت سنسه ترسوندیمون کاکاشی خندید و گفت ببخشید من که عین خیالم هم نبود ساسکه هم که میدونید چه طوریه

هنوز یک ساعت تمرین کرده بودیم که هوکاگه، سنسه رو خواست..... چند ساعت بعد... ساکورا : چی ماموریت سطح بالا💛گومن درجه ماموریت ها یادم نیست💛 ساسکه پرسید چه جور ماموریتی هست

خوب بچه ها بزارید چنتا توضیح بدم یک : خاندان اوچیها سالم هست💛 دو : ناروتو آدم بده هست💚 سه : ببخشید عکس تکراری بود از پارت های بعد تنوع زیاد میشه قول💙 چهار : کامنت پیلیز💜 پنج : که خیلی مهمه بعد ماموریت ساسونارو زیاد میشه🌈یعنی پارت ۳🌈

این منم کوه تصوراتم فرو ریخت🤣این دوتا عکس هم خنده دار بود گفتم بزارم🥰

🙄😬تا بعد جانه😊