لطفا نظرات فراموش نشه???
از دید تیم: همونجا تو بیمارستان نشسته بودم و به آدرین پیام می دادم و زنگ می زدم ولی جواب تماسامو نمی داد ولی پیامامو سین می کرد ولی جواب نمی داد من عصبانی شدم. به آدرین پیام دادم که پنج دقیقه دیگه بهت زنگ میزنم اگه جوابمو ندی خودم میام سراغت. اون پیاممو سین کرد همون موقع یه پرستار اومر و چمدون مرینت رو بهم داد. من گفتم این چیه؟ پرستاره گفت نمی دونم این همراه خانم دوپن چنگ بود. من از پرستاره تشکر کردم و اون رفت.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
ترو خدا یه کاری کن تیم دیگه نزاره ادرین باشه و بچه هم که دیگه مرده و مرینت افسردگی بگیره
سلام بچه ها
ممنون بابت نظراتتون همه نظراتتون رو خوندم و خیلی هم ممنونم بابت نظراتتون???
خیلیا میگن تست بعدیرو کی میزاری ؟ جواب: بچه ها من قسمت بعدی رو از صبحه گذاشتم ولی هنوز در حال بررسیه
قسمت بعد پلیزپلیز
عالی بود ادامه بده
آخه چرا انقدر غمگین کردی داستان رو ???بابا یکم عاشقانه تر باشه بهتر می شه
خیلی قشنگ داستانت حتما ادامه بده ????
سلام عالی بود فقط یه سوال دارم من تست نوشتم 11 ساعته که در حال برسی است شما هم که میخواین تست بنویسین اینطوریه؟
بله
????
عالی بود پارت بعدی رو بزار ❤️❤️❤️???
آدرین انقدر ضعیف نیست و انقدر خشن ولی داستانت خیلی خوب بود❤❤