سلام. ادامه پارت1 براتون گذاشتم.امیدوارم از داستان لذت ببرید.
آنچه گذشت:من برای استراحت یک هتل پیدا کردم که...
و ادامه ان..
که یک نفر با سیبیل و کت شلوار جلوی درب بهم گفت: سلام اسفنج زرد با اقای شهردار کار دارید؟ من گفتم: سلام من باب اسفنجی هستم از بیکینی باتم 16 سالمه و دنبال یک هتل برای استراحت هستم و ام من نمیدونستم اینجا شهردار پاریس زندگی میکنند فکر کردم هتل هست😕😕 آن فرد با سیبیل گفت: نه اینجا هتل هست فقط هتل شهردار پاریس هست. من براتون اتاق رضو میکنم شما بفرمایید.
11 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
اگه دستم به کلویی نرسه