سلام بچه ها من اومدم با یه پارت جدید
قبل از اینکه بریم برای پارت جدید من یه چیزی میخوام بگم که چرا دیروز پارت ۶ رو ننوشتم ، دیروز وقتی اومدنم داخل تستچی یک چیز خیلی ناراحت کننده دیدم ، دیدم که یکی از دنبال کنندگان داستان من یه داستان شبیه من نوشته و فقط با مقداری تغییر و واقعا خیلی نارحت شدم
7 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
46 لایک
میدونی یه سوتی دادی مگه نگفتی فولکس پس آخر دست چرا گفتی منتظر لوکا بودم که ......
عالی
خیلی خوب شدا عالیههههههههه خب حالا پارت بعدو زود بزار 😍😍😍😍😋
عالیییی بود پارت بعدی نبپیارنردیخی ار (نشانه هیجانی شدن:/)
عالی بود🧸🖇
خهلی خوف مینویسی🧸🖇
بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی بعدی 🧸🖇
سلام من یه فکری برای داستانت دارم مثلا ادرین بره پیش مرینت و بگه مرینت من میخوام باهات حرف بزنم بعد به مرینت بگه:« ببین مثلا من چشم نمدونم چیرو میدزدم و تو هم هویتمو میفهنی ولی من بیهوشت میکنم بعد الیا بیرون میارتت بعد که بهوش اومدی چون هویتمو میدونی چشم نمدونم چیرو از خونه من پس بگیر و اون موقع من هویت تو رو میفهمم بعد به پدرامون میگیم اونا هم متوجه رابطمون میشن و من همین الان میگم که معذرت میخوام» ومرینتم میبخشتش و ادرینت به خوبی دوباره ساخته میشه
وا خب این طوری که داستان تو یک پارت تموم می شه
نه دیگه پدراشون قبول نمیکننو کلی دردسر
نویسنده هرجور دوست داری من فقط نظرمو گفتم