بچه ها یک خبر فوری 📣📢📢 ( حتما بخون) خبر اینه که از این به بعد، چند تا پارت، فلش بک به زمان دبیرستان ادرین هست . این کارو کردم تا شما قضیه ی تیشرت رو بفهمید.
فلش بک. از زبان ادرین : دوران دبیرستان بود و قرار بود 1 سال دیگه از شر دبیرستان و درس و مشق سخت خلاص بشیم. خرج زندگیمونو از طریق کارگری مادرم در خونه ها و پیک موتوری بودن من میگذروندیم . توی دبیرستان، همه منو به یک گدای پیک موتوری می شناختند. سر کلاس نشسته بودم و کاگامی مثل همیشه خیره به من بود. توی زنگ تفریح، دست کا گامی رو محکم گرفتم و تکیه دادمش به دیوار، مشتمو به سمت صورتش گرفتم و گفتم : چرا دوباره به من خیره شدی؟! مرض داری؟! یا دلت میخواد کتک بخوری؟! . با خون سردی گفت : چون عاشقتم. تا این حرفو شنیدم انگار همه چیز عوض شده بود، حس خوبی نسبت بهش پیدا کردم. مشتمو از جلوی صورتش برداشتم، اونم از فرصت استفاده کرد و بوسه ای روی گونم کاشت.
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
28 لایک
عالی بود
قسمت بعدی کی میاد ؟قسمت ۴ نوشتی یا نه ؟
نه هنوز ننوشتم.
پارت بعد رو بزاررررررررررررررر
اوکی
بعدییییییییییییییییییییییییییییی
چشم گلم 🍒🍒🍒