
سلام ✌✌✌❤❤❤
❤خب بگین توی این چند سال چیکارا کردین €من که پدرم اینقدر سخت میثیره بهم که اصلا نمیزاره غیر از کار به چیزی فکر کنم امروزم با هزار خواهش تمنا گذاشت بیام بیرون از خونه❤همونه که احساس میکنم از وقتی دانشگاه بودی جذاب تر شدی😂😂@#*€😂😂😂 ❤خب حالا بقیتون چی * من که قراره با وامانم برم نیویورک مامانم گفته میخواد منو ببره اونجا تا مدلینگ بشم ❤عه پس قراره اونجا هم ببینمت البته اکه بشه* چطور ❤چون من با پر عموم پسر خالمو دختر خالمو پسر عَممو دوتا از دوستام میخوایم بریم اونجا یکم کار داریم🔵مرینت اونوقت تو اینو الان باید به من بگی❤چیکار کنم یدفعه ای شد🔵نفهم🙄🙄❤خودتی #خب حالا من که ازادم قراره پس فردا برم انگلیس چندتا کار ضروری دارم بعدش برمیگردم
@من قراره با ریو برم انگلیس چون هیچ کاری ندارم و تاحالا انگلیس رو ندیدم ❤خوبه من تازه متوجه شدم جانی درواقع پسرخالمه و جک و لوسی هم تازه برگشتن🔵*#@€چ چی 😳😳!! ❤اره دیگه 🔵وادف*اک ❤فوحش نده بی تربیت 🔵😂😂😂😐😐😐 خب حالا بیاین فیلم ببینیم❤نه توروخدا میشه فیلم نبینیم یه خاطره خجالت اور میاد تو ذهنه من عااا راستی سالی و پاییز کوشن 🔵#€رفتن یکم خوراکی بیارن ❤اها🔵#€ راستی چه خاطره خجالت اوری❤اون ۳ تا عجیب شده بودن داشتن میومدن نزدیک که خوردم به دیوارم نمیتونستم کاری کنم پاهام سست شده بود تا اینکه ۳ تاشون با هم بیهوش شدن چشمام رو باز کردم دیدم ادرین جانی و فیلیکس و لوکا و جک پشت سرشون با ماهیتابه وایستادن منم پریدم بغل جک وای دستتون درد نکنه اصلا صب کن ببینم شماها اینجا چیکار میکنین⚪💗❣🖤₩ ام ام چیزه فک کردیم به کمک احتیاج داری ❤واقعا که داشتین منو تعقیب میکردین داشتم باهاشون دعوا می کردم که سالی و پاییز اومدن هرچی وسیله داشتن از دستشون اوفتاد سریع اومدن سمت پسرا پسرا همونجا به هوش اومدن همه میخواستن اون سه تاره بکشن منم گفتم اهای شما ها احساس نمیکنیم یکم زیاده روی کردین 🔵#€اخ داشتیم فیلم بازی میکردیم که یکدفعه چند تا چیز محکم خورد تو سرمون❤یعنی اینا همش فیلم بود
🔵ای اره ❤منو ببخشید این داداش و پسرای این خانواده کلا همشون بعضی موقع ها اسکل میشن از کجا معلوم که اینا یه کاری بکنن و اگه اونیکی بفهمه اونو تیکه پاره کنه 🖤الان دقیقا منظورت چیه❤هیچی ببخشید الان میرم واستون اب میارم 🔵#€مرسی ❤بفرمائید 🔵#€ممنونم مرینت ❤خب حالا نوبت شما پسراس💗🖤❣⚪₩مرینت غلط کردیم ❤یه بار دیگه ⚪🖤💗❣₩ غلط کردیم ❤بلند تر⚪🖤❣💗₩غلط کردییممممممم ❤هااااا حالا شد خوب همتون بیتید دستمو ببوسین ⚪💗❣🖤₩چ چشم ❤😂😂خب بسه دینگ دینگ(مثلا زنگ گوشی) ❤اوه خاویر (بچه ها اگه یادتون باشه و کارتون اسپریت رو دیده باشید توش یه پسر به اسم خاویر و یه دختر به تسم لاکی بود که شخصیت اصلی دختره بود پسره هم تو فصل ۴ یا ۳ میاد خوب ذینا دقیقا همونا ان)
❤چیشده خاویر& سلام مرینت خوبی ❤اره تو چطوری لاکی چطوره&خوبه منم خوبم اااا مرینت میخواستم یه چیزی بهت بگم❤بگو گوش میدم &ام چطوری بگم من و لاکی میخوایم بیایم ببینمتون ولی درواقع میخوام لاکی رو خوشحال کنم من به لاکی گفتم میخوایم بیایم پاریس تا یکم خوشگزرونی کنیم و بهش نگفتم داری میایم پیش تو مییشه به من کمک کنی چون تو و لاکی پرو و ابیگل بهتری دوستای هم هستید ❤اممممم باشه ولی به نظر من بیا نیویورک چون من قراره پس فردا برم اونجا دینگ دینگ خاویر یه لحظه وایستا من پشت خطی دارم &باشه ❤بله رئیس👤فرمانده مرینت قضیه نیپیورک رفتن شما به فردا اوفتاد ❤چی😳 باباشه خداجاقظ خوب خاویر من بعدا راجبش باهات حرف میزنم &باشه بوقققققق (مثلا قطع کرد) بچه ها پاشین باید بریم خونه وسایل هارو جم کنیم قفردا قراره بریم نیویورک 💗❣🖤چی داری میگی
(بچه ها من به بار این اسلاید نوشتم و حوصله دوباره نوشتنش رو ندارم پس میگم مرینت اینا برگشتن خونه و وسایلاشان راجمع کردن)❤همینطور هدفون تو گوشم بود رفتم پایین شروع به خوردن غذا خوردن مامانم دوبار صدام کرد نشنیدم تا اخر جک زد پوشتم گفتم جانم جک ₩من باهات کار ندارم مامان باهات کار داره ❤هاا جانم مامان بفرمائید 👸اون هدفون رو سر شام بزار کنار بعدشم چرا بدون اینکه چیز بگین رفتین تو اتاقاتون❤خوب مامان اهنگرو دوس دارم ولی چشم بعدم که انگاری رفتن به نیویورکمون اوفتاده به فردا اومدیم وسایلمون رو جمع کنیم 👸خوب باشه چیز دیگه نمیخوری❤نه مامان جان فعلا سیر شدم 👸باشه فرشتم💎مامان چرا همش مرینت رو تحویل میگری خوب منم تحویل بگیر$راس میگه مامان 👸از دست شما حسودا باشه اصلا هرسه تاتون فرشته های منین ❤😂😂😂من دوتا خواهر حسود بیشتر ندارم که البته اینم ناگفته نماند که دوتا بردار حسود هم دارم
👸🤴👸🤴👸🤴👸🤴💗⚪⚫💎❣🖤💞💖₩$😂😂😂😂😂⚪₩مرینت نا کجامون حسوده ❤ن شما حسود نیستین لابد من بودم امروز میخواستم جاناتان و ریو و مایکه از وست جر بدم ⚪₩اون تصادفی بود بعدشم ازشون معزرت خواهی کردیم دیگه
❤خب مام من میریم تو اتاقم👸باشه دخترم شبت بخیر❤شب بخیر بابا شب بخیر مامان شب همگی بخیر تق تق ❤به بفرما تو 💎$اوممم مرینت میخواستیم راجب یه چیزی باهات حرف بزنیم❤اومم خیله خوب باشه بگید سرتا پا گوشم 💎میسکتی میخوان چند تا سوال ازت بپرسم❤بپرس💎خب تو به جانی و ادرین و فیلیکس و لوکا احساسی نداری ❤من نه جانی واقعا مثل برادرمه ادرین هم همیشه پشتم بوده لوکا هم همیشه بهم کمک میکرده و فیلیکس هم همیشه نجاتم میداده پس همشون مثل برادرامن 💎$امم خیله خب $خب اینو من ازت میپرسم تو به بچه هذی اکپیتون احساسی داری منظورم پسراشونه ❤خب مایک همیشه پیشمه ریو همیشه به حرف هام گوش میده و جاناتان هم
$💎جاناتان هم ❤جاناتان مثل کسی میمونه که ادم حس میکنه نباید از پیشش بره ولی در هرصورت میتونم بگم که جاناتان هم مثله یه برادره💎$😐😐تو واقعت ایسگا مارو گرفتی ❤نه چطور 💎$چون به هیچکودومشون علاقه نداری ❤مگه باید علاقه داشته باشم ولی به جاش جک رو از همشون بیشتر دوست دارم 💎$اوووووو ❤چیه نگفتم که عاشق جکم گفتم از همه بیشتر کنارم بود و همیشه مراقبم بوده 💎$خب صحیح ❤خب دیگه شب بخیر برین بیرون (تا درو باز میکنه )
❤یه دفعه دیدم ادرین لوکی فیلی و جانی و جک افتادن تو اتاق به هشون گفتم کات😂😂😂😁😁😁
خب بچه ها پارت بعدی تا نظرات به ۱۵ تا نرسیده نمیزارم😐😁اخه این چند مودت تو هر داستانم یا یدونه نظر هست یا دوتا😣😥😥بای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
منتظر پارت بعدی هستم
حتما ادامه بده
عالی بود
عالی بود ادامه
داستانت عالی هست
پارت بعد
یسسس اولین لایک کامنت حتما بعدی را بزار