سلام دوستان خیلی خوشحالم که تا اینجا بودین لطفا پیج khatoon.handikraft رو فالو کنید مومو نیست?
از زبون میا:حالا من دیگر مطمئن بودم که مادربزرگم نگهبان معجزه گر هاست،همینطوری داشتم فکر میکردم که تام زنگ زد منم سریع برداشتم. تام گفت:میا بدو بیا مدرسه گویا یک شاگرد جدید داریم که از فردا میخواد بیاد و تو به عنوان نماینده کلاس باید ببریش و جاهای مدرسه رو نشون بدی تا یاد بگیره. منم قبول کردم و لباس مناسب برداشتم و گفتم:تیکی باید برم مدرسه تو هم میای؟. تیکی گفت:معلومه که اره اگه کسی شرور شه تو باید تغییر شکل بدی. به این ترتیب هر دو به سوی مدرسه حرکت کردیم
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
عالی بود ????