سلام عزیزام اومدم با پارت پنجم بریم برای شروع ⭐
ظهر ساعت ۲:۳٠از زبان کای:
امروز دوستم زنگ زد و گفت به مهمونی دعوتمون کرده
اولش قبول نکردم ولی بعد ک خیلی اصرار کرد قبول کردم و گفت ساعت ۷ برای مهمونی آماده باش منم گفتم باشه
خب بریم ساعت ۷ از زبان مرینت: یه لباس قرمز کم رنگ زمستونی پوشیدم چون الان زمستون بود و باید لباس گرم میپوشیدیم و موهامو باز گذاشتم، به نظر خودم خیلی ناز شده بودم (عکس همین پارت)
8 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
1 لایک
نظرات بازدیدکنندگان (0)