
سلام یه داستان دو پارتی براتون آوردم امیدوارم خوشتون بیاد ناظر جون خسته نباشی 😋😋
دستش توی دستایی عشقش بود و با قدم های آرومی سمت جایگاهی عروسو داماد میرفتن خیلی پشیمون بود ازینکه دروغ گفته ...به خودش میگفت ای کاش اینکارو نمیکردم ..ولی اون واقعا خیلی عاشقش بود میدونست یه روزی بلاخره حقیقت رو میشه بخاطر همین خاست این حقیقت تلخو خودش به عشقش بگه..درحالیکه همه دست میزدن برای ورود عروسو داماد عروس به عشقش میگه ..تو_تهیونگ میخام یه چیزی بهت بگم تهیونگ _عشقم میشه بعدا بگی وقتی که خونه ای خودمون رفتیم 😈 (منحرف نشین 😂) تو_من بهت دروغ گفتم ته ته تهیونگ _در باره چی تو_در باره ای همه چی من اون دختری که تو فک میکنی نیستم من...من.. تهیونگ _تو چی تو_من واقعا به اون پول نیاز داشتم تهیونگ _منظورت کدوم پوله ؟
تو_...من از طرف کمپانی پول دریافت میکنم تهیونگ _چی...چرا ..مگه من نمیتونم بهت رسیده گی کنم تو_ نه..نه اینطور نیس داداشم خیلی زیاد پول قرض گرفته بود بعد چند وقت نتونستیم تمومشون کنیم اونا اومدن خونه مون و داداشمو خیلی زدن .......تهیونگ_ادامه شو بگو تو_من خیلی نگرانش بودم فردایی اون روز یکی اومد دیدنم .. که یه هفته قبلش تو مادر بزرگتو از دست داده بودی ..اون مرد بهم گفت که تو خیلی حالت بده و یه هفته شده که افسرده گی گرفتی..تهیونگ _خب مرده بهت چی گفت 😢😡 تو_مرده بهم گفت که تورو عاشق خودم کنم تا وقتی که حالت خوب بشه .تهیونگ _پس که اینطور ا/ت 😢..یعنی تو اصلا عاشقم نبودی ..همش یه بازی بوده ..تو بهم نزدیک شدی بخاطر پول.
تو_تهیونگ منو ببخش 😢😢 تهیونگ _چرا قبلا بهم نگفتی لعنتی ..چرا الان داری اینارو میگی ..😢😭تو_ چون نمیخاستم با یه دورغ زنده گی جدیدو شروع کنیم 😢 تهیونگ به جایگاه نزدیک میشد و آروم اشک میریخت ا/ت هم همینطور..تهیونگ _اصلا تو دوسم نداشتی ..😢 تو_از اول نه ولی بعدا عاشقت شدم تهیونگ _میدونی ا/ت اونموقع که حالم خیلی بد بود تو حالمو خوب کردی فک میکردم تو یه فرشته ای که خدا برام فرستاده ..اما.....الان فک میکنم اون یه شیطان بوده که تو جلد یه فرشته رفته تهیونگ _ازت متنفرم ا/ت 😢 تو_تهیونگ..من..معزرت میخام 😢
ادامهه داستان من هنوز عاشق کیم تهیونگ هستم بعد یه وقفه کوتاه....
الان که تو وقفه ایم زود برو قلبو برام قرمز کن مسی🤗.......
^^ دو سال بعد ^^ بعد اینکه منو تهیونگ باهم ازدواج کردیم دو ماه بعدش توافقی از هم طلاق گرفتیم من اومدم کانادا برای اینکه حالم بهتر بشه که اثر هم داشت درسته من دروغ گفتم ولی امید اینو نداشتم که تهیونگ اینقد زود منو از زنده گیش بیرون کنه 😔 ..خب بگذدیم امروز قراره برم کره ....****... تو_آی کمرم چقد درد میکنه سونگی _آره خب دوازده ساعت تو هواپیما بودی تو_راست میگی ..سونگی _نه پس دروغ میگم😐 تو_سونگی من میرم بخوابم خیلی خستم سونگی _باشه 😋 ....**.. تو خواب عمیقی بودی که صدای در از خواب ناز بیدارت میکنه اول بیخیالش میشی و منتظر میشی که سونگی درو باز کنه ولی میبینی که در داره میشکنه😐😐
با زور ازتختت بیرون میای و میری طبقه ای پایین ..تو_اوفف سونگی چرا درو باز نمیکنی میدونی که خیلی خست..و با دیدن جیهوپ حرفت نیمه میمونه جیهوپ_سلام ا/ت خوبی تو_سلام جیهوپ ممنون خوبم تو چطوری ..جیهوپ_خوبم ممنون تو_خب کاری داشتی جیهوپ_آره میخام باهات حرف بزنم تو_بمرما بیا تو ..***...جیهوپ_ممنون بابت قهوه تو_خاهش خب حالا بگو .جیهوپ_اودم بهت بگم که تهیونگ حالش خیلی بده میشه برگردی پیشش تو_ اون دیگه بمن ربطی نداره میدونی که ما از هم تلاق گرفتیم* حالت تو هم خیلی خوب نبود سرتو انداختی پایین و کمی بغض کردی*
جیهوپ_میدونم ....ولی اینم میدونم که شما هنوزم عاشق همین 🙂تو_نه..نه من دیگه تهیونگو دوست ندارم جیهوپ_مطمئنا ای ..تو هنوزم عاشقشی ...هنوز منتظری که بهت بگه برگرد حالم خیلی بده.....هنوزم وقتی عکساشو میبینی بغص میکنی ..ا/ت نیازی نیس ازم پنهون کنی چون میدونم شما هنوزم عاشق همین ا/ت من فک میکنیم یه شانس دیگه دارین که با هم زنده گی کنین 😇😇
آره جیهوپ داشت راست میگفت من هنوزم عاشقش بودم هر صبح وقتی از خواب بیدار میشدم گوشیمو نگاه میکردم که شاید تهیونگ پیام داده باشه دلم برای صداش برای لبخند مسطتیلیش برای همه چیش تنگ شده بود اینو با همه ای وجودم میتونستم حس کنم که من هنوزم عاشق کیم تهیونگ هستم
امیدوارم خوشتون بیاد لطفا اگه خوشت اومد لایک و کامنت یادت نره میرم پارت آخر یا همون دوومو بنویسم بای 😇💞
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
سلام زود پارت دوم هم بزار😍😍
باشه
خیلی قشنگ
ولی خیلییی مثل عشق اجاره ای بوت
الهام گرفته شده از اونه 🤗
عالیی بود👌
لطفا پارت بعد روهم زودتر بذار💖
ممنون باشه 🤗
عالیهههههههههههههههههههه
ممنون
خیلی قشنگ بود پارت بعد رو میزاری ؟
ممنون آره میزارم