سلام این قسمت خیلی جالبه لطفاً نظر بدید اگر بالای ۶نفر بودید پارت بعدی را می زارم
از دید سوزان دیر وقت بود که بر گشتیم خونه من لباسم را در آوردم و خوابیدم ۷ساعت بعد تیکی بیدارم کرد و گفت پاشو زود باش لیندا بیرون منتظر تو است گفتم وایییی خدااااا رفتم بیرون لیندا منتظر من بود دست هایش را بهم گره خورده بود گفتم ببخشید باز دیر کردم گفت اشکال ندارد جبران می کنی وهردو زدیم زیر خنده ?? ورفتیم توی مدرسه که یهو
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
سلام بر همه من نویسنده هستم بنظر تون ادامه بدم
بله
خیلی خوبه گلم بازم بزار من داستانتو دیدم توی صفحه اول ولی دنبال نمیکردم چون از لیدی باگ متنفرم شما داستان خاتون همش راجب لیدی باگه ولی اینو که خوندم ضایع شدم خخخخ میشه توهم داستان عشق ابدی رو بخونی
حتما
چشم
لطفاً نظر بدید
منم عاشق داستاناتم ???بعدی رو زود بزار
راستی ماموریت ما ۱ اگه نظرات کم تر از ۵ تا باشه بعدی رو نمی زارم
داستانت عالیه فقط زود تر و همینطور طولانی تر بزار تا بقییه بیان و بخونم راستی داستان من هم بخونید اسمش هست cat love lady
باش