یه داستان از یونگی
صبح که شد مثل همیشه رفتم کمپانی امروز خسته کننده بود تا ظهر شد و رفتیم خوابگاه چقدر خسته شدم جین رفت غذا درست کنه جیهوپ دنس و ... بعد چند دقه غذا آماده شد خوردیم ر
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
9 لایک
باشه میکنم ولی هیچکی حرفی نمیزنه یه زنه اینجوری پیش بره ادامه نمیدم