سارق عشق🌸🔥پارت ۱۵

(فردا) مری:رفتم کلاس🙃سلام:🙂نگهبان اصلی:سلام مرینت😊خب بدو بدو که باید شروع کنیم😏😂مری:😭😭......... 2ساعت تمرین کردیم و من تونستم انجامش بدم!!! 😆😃هورااااا هورا هورا هورااااا😀😄ن اص:ببنی مرینت تو تونستی انجامش بدی😊و من قدرت زنده کردن مرده هارو بهت میدم هرچند که نمیدونم برای چی میخوایش و امیدوارم برای کار خوبی باشه🙂مری:نترسید استاد من فقط برای کار خیر این قدرتو میخوام😊ن اص:اها راسی یادم رفت بگم این قدرتو فقط فقط برای کارای زروری انجام بده. مری:چشم استاد😊

مری: رفتم هتلم و چمدونمو بستم چون دیگه کلاسم تموم شد دیگه تو چین کاری ندارم😊تازه کلی حرکت و قدرت مدرت گرفتم😜😅برای فردا بلیط گرفتم........ (فردا صبح) مری:صبح ساعت 8 بیدار شدم سریع به سمت فرودگاه رفتم سوار هواپیما شدم😍 (چند ساعت بعد)

مری: رسیدم یوهوو😄رفتم خونه..... لوکا:سلام مری برا امروز بلیط گرفته بودی؟ چرا بهم نگفتی بیام دنبالت؟ 😐😕مری:اممم😅دیگه یادم رفت😅مری و لوکا باهم:خندیدن😂😂مری:خب لوکا یه خبر خییلی خفن باحال دارم😁من کلیییی حرکت رزمی یاد گرفتم و یه قدرت خیییلی خفنم گرفتم😎و قدرت زنده کردن مرده هارم گرفتم😀لوکا:دختر تو فوق العاده ایی😉👍مری:😅😳

مری:یکم استراحت کردم و بعد زنگ زدم ادرین.... الو. ادرین:الو مرینت. مری:ادرین من اومدم پاریس😄ادرین:چیی اومدی؟ یعو... یعنی... قدرتو هم گرفتی نه؟ 😨مری:اره بابا گرفتم😎😁ادرین:هااااا هوراااا مرسی مرسی 😄😘مری:(خندیدن😂) خواهش 😅الان میام خونتون باشه. ادرین:باشه.مری:پس فعلا خداحافظظظظ👋ادرین:خداحافظظظظ👋(اینم یه صحنه ی مثلا ادرینتی😐😂)

(چند دقیقه بعد) مری:خب رسیدم رفتم تو 🙃............... خب الان امیلی رو زنده کنیم؟ قیافه ادری و گابی(خخخ گابی😂) ::🙂🤗.مری:سرشونو به نشانه ی اره تکون دادن. خب پس شروع میکنیم😇 (مواد زنده کردن مرده هارو رو امیلی ریختن و چند دقیقه صبر کردن که یهو همه جا کفشدوزکی شد«مثل عکس همین پارت»و یهو امیلی چشماشو باز کرد و دستشو تکون داد!! و تامام امیلی زنده شد😊😂)

ادامه دارد⏪........ مرسی که حمایت میکنی😘🌸 مثل همیشه🌸لایکا 10 کامنتا10🌸 ببینم چه میکنید😎