لیدی باگ فصل سوم قسمت ۵

سلام ممنون که تست قبل را خوندید ،??

از دید سوزان دیدم یهو یکی در را زد تدی گفت بیا تو مامانم بود گفت اوه خواستم بگم که بیان برقصیم زود باشید یک چشمک به تدی زد قیافه مامانم ?قیافه تدی ⁦☺️⁩ولی قیافه من ?که تدی گفت بیا بریم برقصیم گفت باشه باهم رفتیم ورقصیدیم وقتی بهش نگاه کردم دلم هوری ریخت یهو شیشه شکست دیدیم یکی آمد تو برام چهرش آشنا بود مامانم من وتدی وبن را برد داخل اتاق وگفت

مامانم گفت دخترم این را بگیر گفتم مامان این گوشواره تو من گفت می‌دونم از این به بعد قرار تو دختر کفشدوزکی شودی و تو تدی تو گربه سیاه هستی بن توهم ساس کوامی توهست گفتم مامان لیندا چی گفت نشود حرف شو تمام کنه و گفت برید زود زود تدی دستم را گرفت و گفت

دست سوزان را گرفتم و گفتم زود باش رفتیم بیرون شهر به بن گفتم تو چیزی می دونستی گفت آره مامانم و بابام گفت که امروز قراره برای همیشه از بین برن

هرچی از اول تا آخر صفحه قبل توی ذهن تدی بود ?از دید تدی یهو سوزان گفت خوب بریم سراغ داستان گفتم باشه برمیگردیم سال ۲۰۱۰ از دید مرینت باز یک نفر شرور شود بود آدرین دست من را گرفت و گفت خوب من و مرینت باید بریم انگار آلیا شک کرده بود ومن هم گفتم آره بریم رفتیم تغییر شکل دادیم

از دید آدرین این سری باز لایلا شرور شده بود و گفت کجایی مرینت تو عشقم را گفتی کجایی ??

مرینت گفت چی داری میگی کدوم عشق خانم دوپنچنگ چی از تو گرفته گفت عشقم آدرین را گرفته تا این حرف را زده سریع اون چیزی که در دست داشت را گرفتم واکوما آمد و گفتم کفشدوزک از دید مرینت اکوما را گرفتم یک نگاهی به گربه کردم

لایلا با گریه رفت گفت از همه بدم می یاد رفتیم جایی خلوت و بر گشتیم به حالت اول گفتم آدرین اون اون گفت امکان ندارد تورا ول کنم من تورا دوست دارم بانوی من و یهو

لباش را آورد ومن را بوسید ،⁦?‍❤️‍?‍?⁩گفتم چ..ی تو ..من را از دید آدرین گفت آره من عاشق تو شدم قیافه من،??ولی قیافه آدرین ،??یهو لایلا مارو دید وگفت من برای همیشه از این جا میرم

زمان ۲۰۲۵در اتاق تدی

از دید تدی گفتم خوب تو نمی‌خوای بریم غذا بخوریم گفت آره ،?? رفتین پایین باهم غذا خوردیم من خیلی مشتاق این بودم که بدونم چی میشه ولی خوب ساعت ۱۲ شب بود بعد همه رفتن به سوزان گفتم میگم تومدرسه بیار بخونیم گفت باش ،?

ممنون که خوندید

??⁦☺️⁩⁦☺️⁩