Black love in miraculous 7

سلام برو بریم مرینت و لیدی باگ🐞کت نوار و ادرین🐾تیکی🍪پلگ✴ خودم💜

🐞صبح از خواب بیدار شدم رفتم پایین صبحونمو خوردم موهامم به صورت گوجه ای یه دونه بردم بالا و بستم و رفتم مدرسه چون من برای مسابقات اسکی رو یخ ثبت نام کرده بودم باید امروز میرفتم که تست بدم از دخترا منو کلویی و لایلا ثبت نام کرده بودیم از پسرا هم ادرین و نینو و کیم ثبت نام کرده بودند همگی با اقای داماکلیس. رفتیم سوار اتوبوس شدیم و

🐞و به سمت پیست یخی رفتیم-------------------------------------------------------- (رسیدند به پیست)🐞به پیست رسیدیم رفتیم تو من نشستم تا کفشامو بپوشم سرمو که بالا اوردم دیدم یه مرده داره میاد سمتمون که اقای داماکلیس گفت ایشون مربیمون هستند اقای رابرت جونز همه سلام کردیم اون اقای یه سری از حرکات نمایشی بهمون نشون داد و گفت که برای تست باید این حرکاتو بریم

🐞یهو دیدم اقای داماکلیس گفت من اولین نفرم رفتم حرکاتو انجام دادم دیدم همشون دهن باز دارند نگام میکنن گفتم چیه بد رفتم؟دیدم اقای جونز بهم گفت نه دختر جون عالییی بود خیلی خیلی عالییی بود گفتم ممنون و رفتم نشستم سر جام🐾مرینت حرکاتو انجام داد وای خدای من عالی انجام دادشون همین جوری داشتم نگاش میکردم که اقای داماکلیس گفت نفر بعدی منم رفتم حرکاتو انجام دادم (نیم ساعت بعد)اقای جونز:خب ما تست همتون رو دیدیم و از بین شما یه دونه پسر و یه دونه دختر انتخاب میکنیم خب از دخترا خانم دوپن چنگ رو انتخاب میکنیم و از بین پسرا هم اقای اگراستو انتخاب میکنیم🐾منو مرینت انتخاب شدیم انقدر خوشحال بودم که نگووو🐞منو ادرین انتخاب شدیم به ادرین نگاه کردم دیدم خیلی خوشحال بود پاشدم رفتم کفشامو در اوردم و رفتم سوار اتوبوس شدم و رفتم مدرسه

...........................................................(💜بعد مدرسه)🐞داشتم میرفتم خونه تو راه بودم که کلویی اومد سر راهم سبز شد گفتم مرینت خانوم تنهاش شدیاا نمیخوای منو سابرینا باهات دوست بشیم تا از تنهایی در بیای(💜با حالت تیکه و تمسخر میگه)🐞 نخیر من ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه دوستی مثل تو داشته باشم من ترجیح میدم تنها باشم تا اینکه با رشوه دوست برای خودم جذب کنم دیدم کلویی اب روغن قاطی کرد منم با حالت مغرورانه رومو کردم اونور رو رفتم خونه

هاک ماث:(💜شدوماث نشده چون معجزه گر طاووس هنوز خرابه)احساسات منفی قوییی رو حس میکنم این احساسات اشنا هم هستن پر بزن اکومای زیبای من و شرورش کن💜اکوما میره سمت کلویی و توی کش موهاش میره هاک ماث:سلام انتقام گیرنده من اینجام تا یه شانس دوباره بهت بدم فقط خودت که میدونی در عوضش ازت چی میخوام قبوله؟ انتقام گیرنده : قبوله هاک ماث و تبدیل شد مرینتتتتتتتت کجاییییی که دارم میام پیشت

🐾دیدم کلویی شرور شد و اسم مرینتو صدا زد و رفت سمت خونش سایمنو پیچوندم و رفتم تغییر شکل دادم مرینت تو خطر بود 🐞دیدم یه نفر اسممو فریاد زد رفتم رو بالکن دیدم کلویی هست و شرور شده وایی داره میاد سمتم یهو دیدم منو گرفت تو دستش گفتم چیکار میکنی؟ولم کن انتقام گیرنده: میخوام ازت انتقام بگیرم برای این کارم میخوام ببرمت اون بالا بالاهااا😏😏🐞نه نه نه ولم کن دیدم کت داره میاد🐾مرینتو ول کن انتقام گیرنده: عمرا

💜شرور به رنگ قرمز و مشکی هست و هیکلشم خیلی بزرگ شده و قدرتشم اینه که هر چیزیو نابود کنه و چشماشو ببنده و هر جایی که فکرشو کرد سریع میتونه بره

انتقام گیرنده: چشمامو بستم و تصور کردم که برم بالای برج ممپارناس🐞دیدم اومد بالای برج ممپارناس و منو از لبه اویزون کرد به حد مرگ ترسیده بودم تازه زندگیم داشت خوب میشد😢😢 🐾یهو شرور بامرینت غیب شد با چوب دستیم رفتم بالا تو اسمون دیدم بالای برج ممپارناس هست و مرینتو گرفته لبه برج و مرینتم خیلی خیلی ترسیده😱😱سریع رفتم سمتشون دیدم که😨

انتقام گیرنده: خداحافظ مرینت خانوممم و مرینتو پرت کرد پایین🐞شرور منو پرت کرد پایین تو اون شرایط نمیتونستم تغییر شکل بدم داد زدم کت نوارررررر کمککمممم کننننن🐾دیدم مرینتو پرت کرد پایین گفتم تاوان این کارتو پس میدی😠و پریدم پایین اوج گرفتم رسیدم بهش ب.غ.ل.ش کردم و چوب دستیمو بالای سرمون پر دادم تا شتابمون کم شد و اروم اومدیم زمین مرینت عین گنجشک تو ب.غ.ل.م میلرزید گفتم اروم باش تموم شد🐞کت منو نجات داد داشتم میلرزیدم بهم گفت اروم باش و بعد منو برد و از اونجا دور کرد دیدم رفتم تو فاضلاب منو گذاشت پایین خودشم اومد پایین و گفت🐾تو همین جا بمون من ترتیبشو میدم داشتم میرفتم که مرینت دممو گرفت و گفت🐞داشت میرفت که دمشو و گفتم کت نوار....

تا پارت بعدی خداحافظ ناظر عزیز لطفا منتشرش کن ممنون🌷🌷🌷🌷🌷