
خب بریم ادامه ی داستان😉
وقتی وارد اتاق شدیم مامان گفت:«ببین املی اون خانواده خیلی پولدار و با کلاسن ما هم گفتیم که گربه ها خیلی با کلاسن برای همین دو تا گربه گرفتیم اونا هم با سه تا گربه اومدن» منم وسط حرفش گفتم:«مامان اونا اصلا برای چی اومدن چرا خودشون تنها نیومد و با پسرشون اومدن؟»مامان ادامه داد:«
چون که تو دیگه ۱۴ سالت شده من یه قرار ترتیب دادم با پسرشون تو باید کم کم با یه پسر دوست بشی😊»من گفتم:«چرا من که فقط ۱۴ سالمه😓»اونم گفت:«حرف نباشه زشته ما اینجا با هم حرف بزنیم باید بریم بیرون پیش» که من وسط حرفش پریدم و گفتم:«خب پس چرا به من گفتی آنالیز تو که میدونی اسم من املی هست»اونم گفت:«
آره چون آنالیز خیلی با کلاس تره تو هم بهشون نگو اسم واقعیت املی هست تا وقتی اونا اینجان اسمت آنالیز هست» از اتاق رفتیم بیرون من نشستم روی یه صندلی پیش اریکا که یه دفعه اون پسره اومد پیشم و گفت:«سلام آنالیز امشب مهمون من بیا این رستوران میتونی دوستتم بیاری»بعد یه پاکت که روشم نوشته بود آنالیز گذشت دستم و رفت
وقتی پاکت رو باز کردم آدرس یه رستوران خیلی خیلی گرون رو روش نوشته بود منم از فرست استفاده کردم و درخاستشو قبول کردم تا بهم غذای مجاتی بده😉😅
یه دفعه یه گربه اومد کنارم تازه عتسم قطع شده بود که دوباره شروع شد اریکا رفت و به مامانم گفت که ما یه چند دقیقه بریم تو اتاقم مامانم هم گفت باشه رفتیم تو اتاقم عتسم قطع شد از زیر تخت لپتابمو در اوردم اریکا پرسید که باهاش چیکار داری؟ منم گفتم:«که می خواهم ببینم اینا کی هستن»وقتی که جستجو کردم دیدن اونا یکی از پولدار ترین خانواده های جهان هستن😱
حالا فهمیدم چرا مامان انقدر استرس داشت منم برای اینکه تلاشای مامان خراب نشه یه قرص زد استرس برداشتم و گذاشتم تو جیبم وقتی از اتاق اومدیم بیرون و نشستیم سر جامون دیگه نزدیکار ناهار بود اون پسره دوباره اومد پیشم گفتش که حاضر شو میخوام بریم یه رستوران دوستتم میتونه بیاد😯
ما رفتیم تو اتاقم تا حاضر شیم ولی عجیب بود چون قرار برای شب بود🤔 وقتی حاضر شدیم اومدیم بیرون اون پسره هم دستمو گرف و با اریکا رفتیم من پرسیدم:«خانوادت نمیان تا اونجا که نمیتونیم پیاده بریم» اونم گفت:«پیاده نمیریم راننده ی شخصیم مارو میبره😎»
و یه مازاراتی اومد و کنارمون وایساد😨و اون درو باز کرد منو اریکا سوار شدیم و بعد اون سوار شد بعد از اینکه رسیدیم یه رستوران بازم خیلی خیلیگرون بود اما جاش با اونی که تو اون برگه بود فرق داشت💸💸
امیدوارم خوشتون اومده باشه😘 تو قسمت بعد چون قراره باهم زیاد حرف بزنن +من - پسره(اسمشو خودت هرچی میخوای بزار😇) *اریکا
بـــــــــ💕ــــــــــ💕ــــــــای
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالی بود 🤎🛖