سلام،اومدم با بخش جدید.امیدوارم لذت ببرید،لطفا نظرات ام فراموش نشه ?
از زبان راپونزل 《مرینت خیلی مضطرب و نگران بود،خب حقم راشت،این مدت خیلی با رویا صمیمی شده بود.دیگه سکوتش داشت میرفت روی مخم?تصنیم گرفتم با خُل بازیهای رویا بخندونمش?(یادته اون دفعه رو)(چی؟کدوم؟)(من اومدم رویا رو با میمونها اشتباه گرفتم???)خندید(اره،واقلا خیلی باحال بود?????)(نگران نباش همه با هم نجاتش میدیم?)(میدونم که میتونیم?فقط یاد خوابم افتادم)(کدوم خواب؟?)(همونی که گفتم دیگه?)(اهان،اون خوابی که همون اول جدا شدن از بچه ها بهم گفتی؟)(اره،اون موقع خیلی سعی کردم به رویا هم بگم ولی..?)(اره میدونم دیر شد???حالا چرا نگرانی؟)(حواست نیستان،من خواب بدیدم اون مُرد???)???هیچی نداشتم بگم،ادامه داد(اگه اتفاقی براش بیفته چی؟?)(بابا نگران نباش دیگه......)که یه هو صدای بل بلند شد(پری!!!!پری حالت خوبه؟؟؟؟؟؟)من وط مرینت سریع خودمون رو رسوندیم و......
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
رويا مرد ؟؟؟؟؟???
عالی نوشتی بیچاره رویا ??