چرا اینجام؟21

سلام،اومدم با بخش جدید.امیدوارم لذت ببرید،لطفا نظرات ام فراموش نشه ?

از زبان راپونزل 《مرینت خیلی مضطرب و نگران بود،خب حقم راشت،این مدت خیلی با رویا صمیمی شده بود.دیگه سکوتش داشت میرفت روی مخم?تصنیم گرفتم با خُل بازیهای رویا بخندونمش?(یادته اون دفعه رو)(چی؟کدوم؟)(من اومدم رویا رو با میمونها اشتباه گرفتم???)خندید(اره،واقلا خیلی باحال بود?????)(نگران نباش همه با هم نجاتش میدیم?)(میدونم که میتونیم?فقط یاد خوابم افتادم)(کدوم خواب؟?)(همونی که گفتم دیگه?)(اهان،اون خوابی که همون اول جدا شدن از بچه ها بهم گفتی؟)(اره،اون موقع خیلی سعی کردم به رویا هم بگم ولی..?)(اره میدونم دیر شد???حالا چرا نگرانی؟)(حواست نیستان،من خواب بدیدم اون مُرد???)???هیچی نداشتم بگم،ادامه داد(اگه اتفاقی براش بیفته چی؟?)(بابا نگران نباش دیگه......)که یه هو صدای بل بلند شد(پری!!!!پری حالت خوبه؟؟؟؟؟؟)من وط مرینت سریع خودمون رو رسوندیم و......

دیدیم،پری با چشمهای بسته نشسته روی زمین،ملودی ماجرا رو تعریف گرد.مونده بودم این نیروی سفید چیه که رفت توی جلد پری؟????پری چشماش روبسته بود،اروم ایستاد در حالی که قطرات اشک از چشماش جاری شد????مرینت پرسید(چی شده؟????)ولی پری هیچی نمیگفت،فقط خواست چند دقیقه سکوت کنیم???????نمیدونستم چی شده ولی خوب به نظر نمیرسید،بقیه هم کمکم داشتن میومدن و حال و روز پری رو میدین????

از زبان جک《لابه لای بوته ها بودم،در حالی گه السا هنوز بیهوش بود و من داشتم به عملیات فکر میکردم??نگران بودم،نمیدونستم قراره چی بشه،ولی میدونستم وضعیت رویا خطرناکه☹☹☹که صدای السا اوند(اخ!!!!!!چی شده؟؟؟???)رفتم سمتش(حالت خوبه؟)نشست روی زمین(اره،یادم نمیاد چی شده!!!!???)خنده ام گرفت،کمک کردم بلند بشه،بهم خیره شده بود???(چی شده جک؟)تعجب کردم(چی؟??)(از چشموت معلومه روبه راه نیستی???)ماجرای رویا رو تعریف کر م که وسطای حرفام صدای ملودی و مرینت و بقیه نظرمون رو جلب کرد!!!!

السا پرسید(چی شد یه هو؟؟؟؟؟)(نمیدونم،در جریان اینجاش نیستم دیگه)السا رفت سمت صداها،منم دنبالش بودم که صدایی شنیدم(جک،بیا اینجا?)از بین درختها بود،احساساتم بود???السا(جک،نمیای؟؟؟؟)(چرا ولی یه چیزی هست باید بهش رسیدگی کنم بعد اون میام.?تو برو.)گونه ام رو بوسید و رفت????به احساساتم نگاه کردم و رفتم سمتش،اونم شردع کرد به قدم زدن توی جنگل.

پرسیدم(کجا میری؟؟؟؟)(یه جایی???)بازم بغزش گرفته بود????پرسیدم(تو چرا دختری؟؟؟؟)ایستاد و یه نیم نگاه انداخت???(ببینم تو خودت چرا پسری؟؟؟؟)(تو احساسات یه پسری ولی دختر هستی،چرا؟؟؟)(چون عاشق شدی واسه همون???)(بله بله؟؟؟؟؟)(بیا بریم.)(راستی دیدی،نزاشتم اتفاقی واسه السا بیفته.)(خب که چی؟)(تو گفتی عشقم قراره صدمه ببینه.من نزاشتم)(اون یه خبر نبود که بخوای تغییرش بدی.)(یعنی چی؟؟؟؟۰????)

)اون اینده غیر قابل تغیر جک)جام ایستادم(یعنی چی؟السا از همه مشکلات نجات پیدا کرد????نکنه الان توی خطره؟؟؟؟؟؟)خواستم برم دنبال السا بگردم که دستم رو گرفت و نزاشت(چی کار میکنی؟???)(اگه دنبالم بیای متوجه میشی.)(عشق من توی خطره)(ولی اون عشقت نیست‼‼‼‼)سر جام سیخ شدم(یعنی چی؟؟؟؟)با اون درختها اشاره کرد(برو اکن تو جک.)

متحیر رفتم داخل اون منطقه پر درخت......(چییییی؟?؟؟???رویا؟????)(اره،اون دیگه نیست،متاسفانه????)رفتم سمت رویا که روی زمین افتاده بود،بی جان و سرد بود!!!!!پرسیدم(یعنی جی؟؟؟؟؟؟چه خبره اینجا؟)و شروع کردم به گریه کردن???(جک،تمام این مدت رو مرور کن،تو اصلا به السا فکر نمیکردی تا اینکه رویا بهت گفت،اون تکی سرت انداخت که از السا خوشت میاد!!!!اونی که توی تمام مدتی که با السا توی ماموریت بودی و شبها با فکر گردن بهش خوارت میبرد رویا بود،مگه نه؟؟؟)(اره؛ولی اون به من میگفت داداش)(ولی تو عاشقش بودی،فقط قبولش نداشتی)

دیگه هیچی نمیشنیدم،فقط به رویا خیره مونده بودم.نمیدونستم چی کار کنم!!!!باید میبردمش پیش بقیه????برای همین دستام رو بردم جلو تا......یاد اون موقع افتادم،رویا که دید السا من رو بقل کرد حالش بد شد.حسادت نمیکدگرد،فقط خوشش نمیومد......خنده ام گرفت،خنده ای مخلوط با گریه???توی تمام این مدت،عشق من رویا بوده و من نمیدونستم،مثل ادمای مرده فقط به بدن بیجان رویا خیره بودم،میخواستم ببرمش پیش بقیه ولی نمیخواستم ناراحتش کنم،اون از بقل کردن بیزار بود.....

از زبان مرینت《بالاخره حال پری درست شد و تونست حرف بزنه،بریده بریده گفت(رویا....رویا.....مرد)سر جام سیخ شدم!!!!چی شد؟؟؟ادامه داد(تاریکی به اون صدمه زد،اون مُرده )به دهن پری و کلماتش خیره مونده بودم،ادامه داد(اون نیروی سفید نیروی باد بود که وارد جلدم شد،و در عین حال تمام خاطرات رویا رو برای منم زنده کرد)باور نمیکردم!!!!!(از کجا میدونی که مرده؟؟?؟???)(نیروش همه چی رو بهم گفت???)یکی از دوستم رو از دست دادم،همه شکه بودن و راپونزل هم نگران من!!!!!نمیدونستم باید چی کار کنم......

تا بعد،لطفا نظر بدید بقیه اش چی باشه خوبه،امیدوارم که قشنگ بوده باشه??