
خب اینم داستانمه با احضار تو تلویزیون اشتباه نگیرین😑( هشدار اخر)
اون روز احساس میکردم که یکی داره منو نگاه میکنه اماده شده بودم که برم مدرسه به طرز عجیبی اریکا که همیشه زودتر از همه تو مدرسه بود دم در خونه ی ما منتظر من بود سریع اومدم پایین پیش اریکا،اریکا با ترس گفت:«املی امروز همش یکی داره نگام میکنه حتی وقتی رفتم تو اتاقم و تنهای تنها بودم»من با تعجب گفتم:«برای منم همین اتفاق افتاده ، الان بیا بریم مدرسه بعد از مدرسه بیا خونه ی ما»
ما وقتی وارد مدرسه شدیم هیچکس اونجا نبود حتی توی همه ی کلاس هارم گشتیم هیچکس نبود ما حتی اتاق مدیرم گشتیم اما هیچکس نبود من با تلفن مدیر شماره ی همون تلفن را گرفتم و دیدم که یکی از دوستام تلفن رو برداشت😨
من به اونا گفتم که بیان تو فلکه ی جلوی مدرسه و به بقیه هم گفتم همه که اومدیم همو دیدیم همه دست همو گرفتیم و رفتیم تو مدرسه اینبار همه با هم بودیم یکی دستمون رو ول کرد و غیب شد همه با هم از تو مدرسه فرار کردیم رفتیم توی یه پارک من خیلی ترسیده بودم نمیدونستم چرا این اتفاق افتاده😢
همینطور که داشتم راه میرفتم یه دفعه افتادم تو یه گودال اریکا هم پشت من افتاد تو اون گودال نیم ساعت گذشت انگار که اصلا گودال ته نداشت من از تو جیبم یه چراغ برداشتم چون گودال داشت خیلی تاریک میشد وقتی چراغو روشن کردم اریکا یه جیغ کشید و با لکنت گفت:«پ پ پ پش پش پش پشت س س ر ر ر ت»😱
وقتی پشتمو دیدم یه موجود زشت و وحشتناک دیدم .با چراغ تو چشش نور انداختم بعدش یه کیسه فریزر از اریکا گرفتم و کردم تو سرش تا خفه شه اون خفه شد و مرد من و اریکا تقریبا یه ساعت شده بود که داخل گودال بودیم که نورسفید دیدیمو افتادیم تو یه جا مثل همون پارکی که توش بودیم ولی هیچکس اونجا نبود جز اونیکه اون موقع دستمون رو تو مدرسه ول کرد😃
من فکر کردم که ادامه ی ماجرا باید اونجا باشهدبه اوناذگفتم که همینجا بمونید و خودم دوباره پریدم تو گودال میدونستم که باید برگردم پیش بقیه بعد از یه ساعت اومدم پیش بقیه ی دوستام همه پریدیم تو اون گودال ولی انگار که اونا نمیتونستن که بیا یعنی یه نیرویی مانع اومدنشون میشد😨
من میدونستم که بدون اونا نمیتونم ادامه بدم ولی اونا هم نمیتونستن و میترسیدن پس بقیه ی راهو فقط منو اریکا بودیم چون حتی اون دوستمم که تو همون پارک بود میترسید بیاد برای همین نیومد و پرید تو گودال و برگشت تو خونه از اینجا فقط منو اریکا بودیم
خب امیدوارم تا اینجای داستان رو دوست داشته باشید🤗
لایک و کامنت فراموش نشه😘
بای👋👋👋
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
ای جالب بود فالویی بفالو😂
وای من اینو خیلی دوست دارم به تستای سر بزن دیگه کسی نمیخونه تشون😳
😺لایکی = لایکم😺
عه این تستتو من منتشر کردم 😍
عالی بود 😍😘🐱👍🏻💖
ممنون پارت دو داره منتشر نیشه😘