چجوری مامان بابا رو دور بزنیم😁

مامان:دیشب مسواک زدی؟ بچه: اره چطور مگه؟ مامان : پس چرا مسواکت تو همون زاویه قبلیه؟ بچه نقاله رو بیرون میاره میگه چون بعد مسواک زدن زاویه قبلی رو با نقاله میزون میکنم😁😁😁😁

مامان: عزیزم استراحت تموم نشد درس فردا رو خوندی؟ بچه: بله کاملاً ،الان دارم یه ذره بازی میکنم. مامان: عزیزم کتابت کجاست؟ بچه : تو کمد مامان؛😐😠😠 بچه:نگران نباش قبلا از همه‌ی صفحات کتاب اسکرین شات گرفتم

مامان:بچه مگه کلاس نداری بلند شو ساعت ۱۱ شد😡 نیم ساعت بعد..... مامان:بیا صبحانتو بخور بچه: چه پرویی مامان روت میشه با من صحبت کنی نگفتی با خودت من کی برسم تمرینامو انجام بدم ساعت ۱۱ میم کلاس دارم مامان:😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

بچه: بابا به من افتخار میکنی چند روزه به هت نگفتم اینترنت گوشیمو شارج کنی پدر:البته نیم ساعت بعد...... بابا داری تو لبتاب چی دانلود میکنی اینترنت خونه ضعیفه بالا نمیاد!

مامان: از پای اون گوشی بلند شو برو یه دوش بگیر روبه راه شه حالت. بچه:پوستم نازک شد ۳ روز پیش رفتم حموم مگه یک نوجوان درحال رشت چند بار در هفته میره حموم مامان:😐😐😐

مامان: چرا ظرف خالی غذاتو جمع نکردی؟ بچه: کار من نیست مال باباست بابا: این خودکار ها چرا توی پزیرایی پخش پلان بچه: کار من نیست کار مامانه مامان: چرا شروالت مثل گل سرخ کف اتاقه بچه: کار من نیست کار باباست.

جواب های دندان شکن و اماده که یه بچه باهوش به خانواده تحویل میده 😁😁😁 (همه ی چیز های بکار رفته در داستان مال زندگی واقعی هست) اگر موافقین بازم درست کنم حتما نظر بدین دوستون دارم😁😘😘😘😘😘😘