
قسمت4 تست LADY MERINET♡ADRIAN
کت نوار: چیکار میکردم؟ هر کاری میکردم نمیشد. لیدی باگ و حشن اموز باهم به من حمله میکردن لیدی باگ ده برابر قوی تر شده بود و من نمیدونستم باید چیکار کنم..
یهو یه فکری به ذهنم رسید و چیزی از درون بهم گفت: استاد فو! چوب دستیمو بالا بردمو با پرش خودمو نزدیکتر میکردم به جایگاه استاد فو.. اون میدونست با پیشنهاداش منو کمک کنه که هم بتونم لیدی باگو برگردونم هم قدرت خشن اموزو ازش بگیرم!
وارد جایگاه استاد فو شدمو از اون حالت کت نوار بیرون اومدم و تبدیل به ادرین شدم.. پلک کنارم تو هوا داشت میومد و چشمای سبز رنگش نشون از استرس و نگرانی ناشی از وحشی شدن لیدی باگ بود...
وارد شدم.. استاد در حال یوگا بود.. کنارش نشستمو گفتم: استاد فو؟! چشماشو باز کردو گفت: اتفاقی افتاده کت نوار؟؟ گغتم: اره استاد فو.. لیدی باگ اکومایی شده و البته وحشی نمیتونم هم اکومای خشن اموزو نابود کنم هم مراقب این باشم که لیدی باگ بهم تیر پرت نکنه و. پام لق نزنه.. اومدم پیشتون یه راه حل جلوم بزارید تا بتونم از پسش بر بیام! استاد تو فکر فرو رفت!
بعد چند دقیقه جعبه ی معجزه اسا هارو روبرو گذاشتو گفت: کت نوار.. من به تو این فرصتو میدم که یکی از معجزه اسا هارو انتخاب کنی و به مورد اعتماد ترین فردی که میشناسی بدی تا در مقابل خشن اموزو لیدی باگ شرور وایستی.. اما باید بعد از تموم شدن ماموریت معجزه اسا رو از اون فرد بگیری و به من پس بدی..... با تفکر به معجزه اسا ها نگاه میکردم. کدوم مناسب بود؟
دستمو بردم طرف معجزه اسای لاکپشت.. اره خودشه.. فرد مورد نظرمو پیدا کرده بودم.. معجزه اسارو برداشتمو رفتم طرف در اما قبل از اینکه برم بیرون تبدیل به کت نوار شدم تا اون فرد منو نشناسه وگرنه هویتم فاش میشد. چوب دستیمو محکم به زمین زدمو خودمو به سمت بالا هل دادم.. پیداش کردم... رفتم پیششو گفتم: نینو؟ برگشت. تا منو. دید گفت: کت نوار.. بعد با خوشحالی گفت: تو اینجا؟ میشه یه سلفی؟ خندیدمو بعد معجزه اسارو گرفتم سمتشو با حالت جدی گفتم: نینو.. این معجزه گر لاکپشته که این قدرتو بهت میده تا به من کمک کنی... اما باید بعد از پایان ماموریت بهم پسش بدی.. میتونم بهت اعتماد کنم؟؟
نینو اول با تعجب و گنگی نگام کرد. بعد که همه چیز براش معلوم شد با خوشحالی گفت: میتونی روم حساب کنی.. معجزه اسا رو بهش دادم و بعد از تبدیل شدنش بهش نگاه کردم... این معجزه اسا بهش میومد... از فکر خودم خندم گرفت.. ما تو چه موقعیتی هستیمو من به چی فکر میکنم... برگشتم طرفشو گفتم: میدونی کجان دیگه؟ گفت: اره! تا دو دقیقه پیش اونجا بودم..
وارد پارک شدیمو رفتیم پشت بوته ها. عجیب بود که خشن اموزو لیدی باگ شرور از پارک خارج نشده بودن... اومدم از پشت بوته ها و به نینو اشاره کردم.. اونم اومد کنارم وایستاد من رفتم پشت لیدی باگ وایستدمو اونم اون طرف تر.. تا خواستم بگیرمش یهو
برگشت پشتو منو پرت کرد حدود دو متر دور تر. بعد یویوش رو اماده پرتاب تیر کرد.. وقتی تیر پرتاب شد دیدم که....
انچه خواهید خواند: جنگ میان لیدی باگ شرور و کت نوار و نینو(لاکپشت) که جنگ میان انها را خاتمه میدهد.. و هیجانی دیگر در پی اتفاقی دیگر... اومدن لیدی باگی بزرگتر!!!!!!!!!!!؟؟؟
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
دوستان دو روز طول کشید تا منتشر بشه اما الانم درست منتشر نشده ببخشید??