Miracles Ladybug ۲

از زبان راوی : مرینت صبح با زنگ ساعت بیدار شد اما بازم مثل همیشه دیر به مدرسه رسید خانم بستیه وارد کلاس شد خواست درس رو شروع کنه که

یکی شرور شد مرینت یه بهونه ای سر هم کرد و رفت توی دستشویی و تبدیل شد ادرین هم همینطور ?بعد از اینکه شرور شکست دادن از زبون کت نوار :

بانوی من از زبون لیدی باگ :بههههه مممننن نگو بانوی من???از زبون کت نوار : امشب بالای برج.... میبینمت و رفت

از زبون راوی یعنی بنده ?: لیدی باگ تا خواست چیزی بگه پیشی رفت و بعدشم خودش رفت و تبدیل شد از زبون مرینت : تیکی یعنی کت نوار چی میخواد بگه تیکی : نمیدونم ولی فکر کنم بازم میخواد بهت ابراز علاقه کنه مرینت : این پیشی چرا نمیفهمه من یکی دیگه رو دوست دارم ? از زبون راوی: و بعدش عصبانیت مرینت تبدیل به گریه شد مرینت : اما ادرین هیچ وقت نمیفهمه من عاشقشم ??هیچ وقت راوی : ساعت ها میگزره تا ساعت میشه هشت و مرینت: تیکی ساعت هشت شد چیکار کنم تیکی : به نظرم تبدیل شو و برو پیش کت نوار نزار دلش بشکنه مرینت : باشع تیکی فکر کنم تو درست میگی و بعدش تبدیل میشه و میره از زبون پیشی : کم کم داشتم نا امید میشدم که لیدی باگ نمیاد که یه دفعه از اکن دور دیدمش خیلی خیلی خوشحال شدم ??از زبون لیدی باگ : کت نوار یه میز خیلیرسشنگ چیده بود اما من کلا فکرم درگیر ادرین بود

کت نوار : با نوی من مشکلی پیش امده لیدی باگ : وقتی کت نوار پرسید مشکلی پیش امده بی اراده گریم گرفت و گفتم اون هیچ وقت نمیفهمه مدام اینو تکرار میکردم کت نوار : لیدی باگ معلوم بود خیلی حالش بده بهش گفتم بانوی من چی شده لیدی باگ : یادته گفتم من عاشق یه پسری هستم گفتم : اره لیدی باگ : اون ... اون هیچ وقت نمیفهمه که من عاشقشم ???? کت نوار : کمی ناراحت شدم ولی به روی خودم نیاوردم گفتم اون کیه لیدی باگ گفت :

اددد....رین اگراست ????کت نوار : چی لیدی باگ عاشقه ادرینه یعنی ... خیلی دوست دارم بدونم زیر اون نقاب چه کسیه همینطور که تو خودم بودم صدای لیدی باگ منو به خودم اورد کت نوار خوبی ؟ اااا....ره خوبم لیدی باگ : صدای کت نوار میلرزیر معلوم بود خوب نیست ای مرینت احمق چرا گفتی اخه تو چته ؟ همینطور که با خودم کلنجار میرفتم صدای یه جیغ بلند منو به خودم اورد سریع اشکامو پاک کردم کت نوار : ای خدا بازم یکی شرور شده ..... اما ?

اما شروری اونجا نبود پس اون صدا صدای چی بود لیدی باگ : کت نوار ... کت نوار...کت نوار : بببله لیدی باگ : این پیشی چش شده ?الان احساس میکنه اون حالش از من بدتره تا امدم حرف بزنم گفت : بانوی من چی میشه اگه هویتت رو بفهمم اینطوری هم من راحت میشم هم تو از زبون لیدی باگ :

هرچی میگفتم نه نمیشه باز حرف خودش رو میزن انگار اصلا گوشاش نمیشنوید تا اینکه سرش داد کشیدم کت نوار بس کن بعدش با عصبانیت رفتم میدونستم دلش شکسته اما اگر هویت ما فاش میشد واسه پارس خطر ناک بود حتی واسه عزیزان ما کت نوار اینو درک نمیکرد تا اینکه یاد اکوما افتادم اگه ...?کت نوار و سریع برگشتم تا کت نوار اکومایی نشه

اما وقتی رسیدم کت نوار اونجا نبود هرچی دورو برو نگاه کردم نبود اروم نشست روی زمین و یه قطره اشک از چشام امد مم..ننن.. دلش رو شکستم (اینو با لکنت و اینکه صداش میلرزید گفت )

اما سریع به خودم امدم و گفتم نه نه اون اکومایی نمیشه یه لحظه سرم گیج رفت و افتادم اما سریع پاشدم میخواستم برم دنبال کت نوار که احساس کردم کسی داره پشتم قدم میزنه تا برگشتم دیدم ....