سلام دوستان اینم پارت یومه داستان امید وارم خوشتون بیاد❤️. کامنت فراموش نشه ?.
وقتی رفتم مدرسه الیا رو دیدم بهم چشمک زد و رفتیم داخل کلاس. به ادرین سلام کردم و اونم بهم سلام کرد. کلاس تمام شد و زنگ خورد. بعد از مدرسه یکی دیگه شرور شده بود و منو گربه نجاتش دادیم بعد گربه بهم گفت بانوی من میشه امشب بیای بالای برج ایفل.
10 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
2 لایک
بزار زود باقیشو خیل عالی بود
چی گفتتتتتت؟؟؟؟
بعدی رو زود بزار