11 اسلاید امتیازی توسط: ?دریا عاشق مسیح عدلپرور? انتشار: 4 سال پیش 64 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
سلام فکر نمیکردم کسی خوشش بیاد مرسی که حمایت کردین باعث افتخاره?ممنون❤ این پارت دو جناب شایستس امیدوارم که خوشتون بیاد شخصیت اول:مسیح شایسته شخصیت دوم:آرام شایسته
سلام مرسی که میخوای این رمانو بخونی کامنت یادت نره:/❤
من:خب پس اشکالی نداره بریم خونه من آرام:با تو؟ من:خب معلومه که نه تورو میبرم خونه خودم خودمم میرم..... آراد پرید تو حرفم: میاد خونه ی من تو همون طبقس و روبروی خونشه من:آخه... دوباره پرید تو حرفم:همین که گفتم من: مرس...سپاس...سپاس خندید:داشتی گاف میدادیا دوباره سه تایی خندیدیم منم تا شیفتم تموم شه تو اداره با چندتا پرونده سرو کله زدم....
صبح شده بود آرامو بردم خونه خودم خودمم رفتم پیش آراد. خواستم رومبل بخوابم که آراد:هوی آقا میخوای با اون شلوارت بخوابی؟ تو دیگه خیلی شیکی لبخندی زدم چون تقلید کرده بود اینو بارها بهش گفته بودم:سپاس خندیدیم رفت حموم میگفت قبل خواب باید بره حموم منم شلوارمو عوض کردم که پیام به گوشیم اومد آرامه
نوشته بود:سلام بیداری؟ نوشتم:سلام آره چیزی شده؟ نوشت:بابام زنگ زد مجبور شدم بگم مادربزرگ دوستم مرده بایدپیشش بمونم حالش بده میدونم پرروییه اما ببخش شرمندتم به خدا نوشتم:چه حرفیه؟ دشمنت شرمنده هیچ وقت شرمنده نباش!تازه مگه منم دوستت محسوب نمیشم؟? نوشت:??ممنونم نوشتم:خواهش میکنم راستی (اگه اینو نمیگفتم تو دلم میموند) این قضیه بزار بین منوتو بمونه به صمیمی ترین دوستتم نباید بگی حتی علی!
نوشت:واقعا فکر کردی به علی بیشتر از تو اعتماد دارم؟ نوشتم:مرسی که اعتماد داری ولی چون دیدم ازم خواستی برات بیارمش کافه گفتم یه وقت نگی بهش! نوشت:???وای تو چه حسودی اصن میدونی من چرا باهاش قرار گذاشتم؟ چون اون و آمین(خواهرش) همو دوس دارن و میترسن به خانواده هامون بگن...
نفسمو با شادی دادم بیرون و نوشتم:حسودی چیه؟فقط گفتم که نگی یه وقت آراد از پشت سرم گفت:آره جون خودت اون من بودم وقتی بهش گفتن(صداشو نازک کرد)مسیح جونم علیو برام بیار فلان کافه از حسودی این گوجه شده بودم خندیدم:ای فضول خب چه کنم باید آبرو داری کنم
آراد:باشه حالا بخواب سری تکون دادم و خداحافظی مختصری کردم با آرام... ***** به یاد کودکیا نشسته بودم رو اپنو سیبی که مامانم داده بودو میخوردم من:میگم ننه این چند روز خیلی شادی خبریه؟ مامان:بی تربیت! حالا که گفتی ننه نمیگم مگه من مسخرتم؟ مهرادم(داداشم) اومد نشست پیشم و از سیبای قاچ شده خورد مهراد:میگم ننه انقدر ناراحت نشو هرکاری کنی نَنَمونی? مامانم زرش یه کانال دیگه:ریوا و سهند دارن عروسی میکنن اونوقت شازده پسرای من هنوز موندن یکیشون سرگرده یکیشونم دکتره ولی بی آشیونن
زدیم زیر خنده مهراد:مادر من تو با کی دست به یکی کردی هی میخوای منو زن بدی؟ سرگردو مزدوج کن والا بعد زد زیر خنده منم گفتم:اه.اه.اه.روآب بخندی..جمع کن خودتو حالمو بهم زدی ادامه دادم:حالا ننه من یه دختر پیدا کردم جذاب اصن دافه به خدا بریم برا مهراد بگیریمش مامان:کی؟ من:سیما خانوم(پیرترین زن محله که پنج تا شوهر داشته سر همه روهم خورده چهارتام بچه داشت که به اذن الهی عمرشون تموم شد ولی این خانوم هنوز نمرده)
بعد خودم زدم زیر خنده مامان :مسخرم کردی؟ من جدیم! مهراد:مثل اینکه یکی شعورشو گذاشته سر کوزه ولی راس میگه ننه کیس خوبیه ولی متاسفانه نمیتونه راه بره بعد دوباره با مهراد زدیم زیر خنده آدم باجنبه ای بود فحششم بدی باز ناراحت نمیشه پسر نازیه???
مامان: مثل اینکه دونفری دست به یکی کردین منو اسکل کنین منو مهراد زدیم زیر آواز: اسمتو باعشق نوشتم تن درختو گل دادن/واسه بودن تو به کنارم تک تکشون بهم قول دادن/اینا همه میدونن نمیتونم بمونم با تنهاییام /اینا همه میدونن که من چقدر دیوونم حق با ایناس/اینا همه دست به یکی کردن/که تورو برگردونن/میدونن باتو آرومم/پیشت عاشق بارونم/اینا همه دست به یکی کردن/که تو مال خودم باشی/ نمیزارم تنهاشی/باید عاشق هم باشیم/ (دست به یکی مسیح و آرش) مامانم خندید:برید آماده شید دیوونه های خواننده باید برید سرکار...?
عزیزان پارت2تقدیم نگاهتون شد.? امیدوارم خوشتون اومده باشه کامنت یادتون نره :/
11 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
0 لایک
پیج قبلی خراب شده توی همین پیج منتظر رمان های دیگه باشید
عالی...
عزیزم چندتا پارت داره؟؟
ممنون چهارتا??
عالیه وقتی میگم عالی واقعا عالیه ???
لطفا زود پارت سوم هم بذار
مرسی عزیزم چشم منتظرش باش??
Nice
???Thanks baby