میراکلس ۳

سلام پارت ۳ امیدوارم خوشتون بیاد و اگه نظر بدید خوش حال میشم فقط اگه تست ۱ و ۲ رو نخوندید بخونید چون به هم ربط داره. من این تست رو تا قسمت ۱۰۰ ادامه میدم چون داستان های طولانی عالی هستن امیدوارم خوشتون بیاد .?

از زبون مرینت: من به ادرین گفتم ادرین بریم سفر؟ ادرین گفت تو امریکا برام دعوت فرستادن بریم اونجا؟ من گفتم خب من که برام دعوت نیومده. ادرین گفت تو رو میتونم به عنوان طراح لباس خودم ببرم. من گفتم من..من... به عنوان طراح تو.. رفتم پیش تیکی گفتم تیکی ارزوم داره براورده میشه?تیکی گفت مرینت از فرصت استفاده کن‌. من سریع رفتم و گفتم پاس.. ام نه باشه... ادرین گفت ام اما اگر طرح خودتو خواستن باید واقعا برام لباس طراحی کنی. من سرخ شدم و گفتم نگران نباش من هر روز برات لباس طراحی میکردم.? ادرین گفت اون وقت واسه چی؟? مرینت گفت اخه من عاشق تو بودم. ادرین گفت اهان. همون قضیه. من گفتم اره?مرینت طرح هاشو به ادرین نشون داد و ادرین گفت دوستش ندارم من کمی ناراحت شدم و بعد گفت عاشقشم کلی اونقدر خوش حال شدم پریدم پرواز کردم. ادامه از زبون ادرین. پلگ گفت ادرین فردا ولنتاینه. من گفتم واقعااا؟ خیلی فکر کردم تا هدیه مناسب رو پیدا کردم تا فردا داشتم اماده میکردم هدیه مرینت رو. پلگ گفت ادرین سریع هواپیما تا ۲ ساعت دیگه پرواز میکنه. من گفتم چییییییی؟ من سریع چمدون هار رو برداشتم به گوشیم نگاه کردم مرینت ۶ بار زنگ زده چون اخه من در رو قفل کرده بودم مرینت منو نبینه? سریع رفتم فرودگاه من اولین لباسی که مرینت برام طراحی کرده بود رو پوشیدم و رسیدم فرودگاه منو مرینت سوار شدیم و گرفتیم خوابیدیم‌. من بیدار شدم و دیدم مسافر ها دارن پیاده میشن و مرینت رو بیدار کردم و رفتیم بیرون. بقیه از زبون مرینت:رفتیم تو هتل ادرین اتاق پنج ستاره گرفت و رفتیم بالا. مرینت گفت وای من هیچ لباسی ندارم?ادرین از چمدون ۱ لباس زیبا در اورد و گفت ولنتاین مبارک مرینت. من سرخ شدم لباس رو گرفتم و لبش رو بوسیدم و رفتم ‌. ادرین سرخ شده بود. من لباس رو پوشیدم و رفتیم بیرون ادرین گفت به راننده بریم هتل مدل ها. راننده سرش رو تکون داد (تایید کرد) و رفتیم. من و ادرین فرش قرمز گذاشتن زیر پامون و کلی عکاس بودن و از ما عکس میگرفتن منو ادرین اروم اروم رفتیم که رسیدیم به داخل ردیف جلو نشستیم و یک مرد مدل ها رو معرفی میکردم که بیان رو سنت در اخر اون مرد گفت و بهترین پسری که مدل فرانسوی است ادرین اگرست ادرین رفت بالا و گفت ممنون که من رو اوردید بالا و چند حرف درباره مدل زد و در اخر گفت میخوام مدل خودمو بهتون معرفی کنم مرینت دوپن چنگ من اروم اروم رفتم روی سنت و ادرین گفت نگاه کنید ایشون مد لیست من هستند کلی عکاس اومدن که از منو ادرین عکس بگیرن که ادرین گفت بسه من میخوام ۱ لحظه خواص ایجاد کنم همه ساکت شدن ادرین زانو زد و گفت مرینت دوپن چنگ با من ازدواج میکنی؟ من کامل کامل سرخ بودم رنگ لباسم قرمز بود داشتم رنگ لباسم میشدم که از دهنم پرید بله و اینو فهمیدم که داد زدم بله. ادرین حلقه رو گذاشت تو دست چپم و گفت متاسفم و اروم منو بغل کردم و منو بوسید??کاملا سرخ بودم و رنگ لباسم بودم❤ادرین لبم رو ول کردم اما هنوز منو بغل کرده بود و رفتیم پایین. من هنوز تو بغلش بودم. رفتیم پیش راننده و به راننده ادرین گفت میخوام با این خانم تنها باشم. راننده رفت پایین. من گفتم بله چیزی هست گفت نه فقط میخوام بگم... من حرفش رو قطع کردم و گفتم وایسا میدونم میخوای چی بگی. میخوای بگی که...

بریم هتل. ادرین گفت اره بریم هتل بعد لب هم رو بوسیدیم و به راننده گفتیم ما رو ببره هتل من دستم رو سینه ادرین بود و سرم رو بهش تکیه دادم. ادرین هم که اومد سرم رو بوسید و به سرم تکیه داد منو ادرین برگشتیم فرانسه که اومدیم بریم لایلا اومد و گفت بازی تموم نشده ادرین گفت لایلا شده و منو مرینت با هم ازدواج کردیم لایلا گفت نه امکان نداره حالا میبینیم ادرین مال منههههه و لایلا رفت خونه و چاقو برداشت و اومد خونه مرینت و ادرین لایلا گفت مرینت بیا بیرون ادرین گفت لایلا برو. من گفتم ادرین بسه در رو ول کن ادرین در رو ول کرد و لایلا اومد داخل و به سمت من دوید که منو بکشه که ادرین پرید وسط و نزاشت من بمیرم و چاقو خورد به بدنش. من گفتم لایلا چه کار کردی?لایلا فرار کرد و من سریع نشستم پیش ادرین و گفتم ادرین ادرین بیدار شو منو تنها نزار????ادرین گفت بانوی من باید از خودت محافظت کنی من گفتم نه نرو بانوی تو بهت نیاز داره. ادرین گفت میدونم اما من نمیخوام تو اسیب ببینی من عاشقتم خدا نگه دار و چشماشو بست. من گریه کردم و گفتم نه از پیشم نرو ????من گفتم ۱ فرصت دیگه مونده رفتم به بانیکس گفتم بانیکس اومد و گفت مرینت چی شده؟ من همه چی رو تعریف کردم و بانیکس گفت باید برگردیم جایی که لایلا میخواد تورو بکشه و ادرین میاد وسط تبدیل شو که بریم منم تبدیل شدم و رفتیم اونجا. من جلوی لایلا رو گرفتم بانیک من گذشته و ادرین رو برد بیرون و این دفعه من لایلا رو کشتم. رفتیم تو زمان خودمون همه جی به حالت عادی برگشته بود.

به ادرین گفتم حالت خوبه؟ ادرین گفت اره اما میدونی اون روز که دستت خون اومد چرا خون اومد؟ مرینت گفت چرا؟ گفت داشتم میوه میبریدم وقتی اومد لباس تنت کنم تو دستم چاقو بود خورد به دستت. مرینت گفت حالا که ۱ سال گذشته حالمون خوبه.

منو ادرین رفتیم بیرون قدم بزنیم.

رفتیم وسط راه لوکا و کاگامی رو دیدیم که دارن قدم میزنن گفتیم سلام لوکا سلام کاگامی لوکا کاگامی ازدواج کرده بودن!!!!!! کاگامی گفت من دیگه به ادرین علاقه ندارم اون با دوست دخترش مرینت بهتره بگم زنش ادرین مرید وسط حرف و گفت بهتره هیچی نگی و رفت من گفتم ادرین مگه منو تو ازدواج نکردیم؟

ادرین گفت اره اما من...

یهو مرینت افتاد و گفت اخ سرم ادرین گفت حالت خوبه؟ مرینت گفت اره که خوبم. ادرین گفت لایلا اونجا... مرینت گفت چی؟ لایلا هی که کشتیم ربات بوده دیدیم یکی شرور شده رفتیم تبدیل شدیم که اونو شرارتش رو خنثی کنیم...

ارباب شرارت رو دیدیم?مرینت گفت امکان نداره ارباب شرارت مرده اما اون ارباب شرارت نبود اون...

ممنون که این تست رو خوندید نظر فراموش نشه.

مرسی که این تست رو خوندید نظر فراموش نشه نظر های شما منو خوشحال میکنه