Miraculous of love part 9

از زبان آدرین : ساعت ۴ بود و مهمونی ساعت ۶ شروع میشد داشتم فکر میکردم که چی کار کنم که یادم افتاد با مای لیدی برم قرار زنگ زدم و گفتم : سلام عزیزم 😞😞 مرینت : سلام چی شده عزیزم ؟؟؟🤔🤔 آدرین : مرینت قبل از اینکه ازت یه درخواست داشته باشم یک سؤال ازت دارم ☹️☹️ مرینت : خب بپرس آدرین : اول باید قول بدی که راستشو بهم بگی . قول بده اول 🤝🤝🤝 مرینت : باشه عزیزم قول میدم که راستشو بگم بگو. آدرین : منو دوست داری ؟ اگر منو دوست داری چقدر؟ مرینت : وا عزیزم این چه سؤالیه که میپرسی؟😳😳😳😳

ادرین : اذیت نکن دیگه جواب سؤال منو بده . 😞😞 مرینت : باشه جواب سؤال ۱: آره من تو رو دوست دارم و جواب سؤال ۲ : من تورو جوری دوست دارم که نمی تونم توصیفش کنم 😌😌. آدرین : پس چرا موقعی که گفتم به برادر زنمم بگو بیاد از دستم ناراحت شدی . ای یعنی این که تو منو نمی خوای دیگه راستشو بگو کسی هست که اونو بیشتر از من دوست داری ؟؟؟؟؟؟🥺🥺🥺🥺🥺😭 مرینت : هی هی هی هی وایسا تند نرو من خیلی هم دوستت دارم و کسی نیست که بخواد جای تو رو بگیره تو عشق منی هیچکسی نمی تونه جای تورو بگیره عزیزم‌ . آدرین : پس چرا عصبانی شدی حتماً ازمن بدت میاد دیگه 🥺🥺 مرینت :

(بچه ها من یادم نبود کجا بودیم ) از زبان آدرین: پی چرا وقتی بهت گفتم برادر زنمم بگو بیاد ناراحت شدی و ... مرینت : نه ناراحت نشو 😌😌 من اونجوری گفتم چون الآن منو تو فقط ۱۸ سالمونه و به خاطر اینکه هنوز یکم مونده تا به سن ازدواجمون اونجوری گفتم اصلا ناراحت نشو عزیزم . آدرین : پس باید به عشقمون قسم بخوری که عاشقمی و منو ترک نمی کنی 😊😊 مرینت : باشه عزیزم . من به عشقمون قسم می خورم که به کسی که بیشتر ازهمه دوستش دارم و اون آدرین آگراسته وفادار باشم . حالا نوبت توعه‌ . آدرین : باشه من به عشقمون قسم می خورم که به کسی که بیشتر از همه دوستش دارم و اون مرینت دوپن چنگه وفادار باشم ☺️☺️ آدرین :

راستی یادم رفت الآن یک ساعت و نیم مونده به جشن تا اون موقع میای تا ۱ ساعت باهم توی برج ایفل باشیم مای لیدی . 🌹🌹😉😉❤️❤️ ؟ مرینت : حتماً تو راهم داری میبازیا . ادرین خیال کردی من اونجام بعد هردوتاشون رفتن رو طبقه آخر برج ایفل . رفتیم اول به غروب آفتاب نگاه کردیم و رفتیم به سوی آندره . آندره : عشقتون خیلی قوی و آشناست . واس شما یک اسکوب نعناع به رنگ چشم یکیتون و برای تون یکی اسکوب یک اسکوب یه طعم بلوبری به رنگ چشای اون یکی برید نوش جانتون. کت نوار : دستت در نکنه آندره.🤗🤗🤗🤗🤗🤗

آدرین : رفتیم بستنی خوردیم و آخرش هم دیگرو ب.و.س.ی.د.ی.م ❤️❤️❤️❤️❤️ بعدش رفتیم آماده شدیم و رفتیم مهمونی که وقت موقع رقص شد و ادرین اومد درخواست کرد که با من برقصه . 💓💓💓 منم قبول کردم و بعد از رقص همدیگرو بوسیدیم. بعد از این کار یک چیز غیر منتظره دیدم.😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😮😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆😆

دیدم . آدرین : زانو زدم و یک انگشتر در آوردم و گفتم : ای بانوی من ای پرنسس من ای بهترین اتفاق زندگی من ای کسی که دنیا برای من بدون تو وجود ندارد ای ملکه من ای کسی که بعد از مرگ مادرم تنها کسی بودی که منو خوشحال کردی مرینت دوپن چنگ ، میدونم الآن وقت ازدواجمون نیست اما میخوام تا اون موقع مال من باشی و نامزدت باشم آیا بامن ازدواج میکنی 💓💓💓💓❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌺🌺🌺🌺🌺💐💐💐💐💐💐🌸🌸🌸🌸

مرینت : ب............ ب................ ب............. بلهههه🥳🥳🥳💓💓❤️❤️🌹🌹🌺🌺💐☺️🌸🌸 👏👏👏👏👏 همه دست زدن و مرینت وآدرین همدیگرو ب.و.س.ی.د.ن و وقتی مهمونی تموم شد . مرینت : منو آدرین تو اتاق بودیم که من به آدرین گفتم ‌: عزیزم بهترین تصمیمت بود و امروز بهترین روز زندگیم بود واقعا ازت ممنونم عشقم . آدرین : خواهش میکنم ملکه من . 🥰🥰🥰🥰🥰 فردا مدرسه از زبان مرینت :

خب خب این پاتم تموم شد لطفاً ۲۰ تا کامنت بزارین تا بعدی رو بزارم ممنون🌹🌹🌹🌺🌺🌺