خواهر

سلاممممممممممم

😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😔😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏😏

خب میخوام بگم ببخشید تو سوال بعدی.....

داستان من و خواهرم 😭غم انگیز😭 دردش حس کردی این اتفاق برات افتادهـــــــ.. ـ.. ـ. ــبگو برای تو هم اتقاف افتاده پس بگممممم امروز که این تست درست کردم این اتفاق برای الان هست گشنمون بود مامانم و خواهرم و خودم.... مامانم برامون گوجه و خیار و پنیر نون اورد..؟...... ـ.. بعد یه لقمه کوچیک گرفتم😔😔😔و خردم رفتم سراغ لقمه بعدی بگیرم که هنوز اون یکی از گلوم نرفته بود اینطوری صدا درامد به به خواهرم عصبی شد.. بخاطرش مامانم منو زد اخه چراااااا اتفاقی بود از قصد نکردم منم اون نون گذاشتم رو سفره رفتم تو اتاق کلی گریه کردممممممممممممممممم بعد باخودم به خواهرم و مامانم میگفتم تو دلم حسودای چاق چجور دلتون امد..... ــ...... یکم بعد خواهرم رفت حموم امد. بعد رفتم کنار در دشویی نشستم و گریع میکردم گریه هام تموم نمیشد اونم امد از حموم... بعد خواهرم و دوتا طوطی ها همه به گریه های من زل زدن منم میگفتم چیشده طوطی ها مرده نگو بخاطر گریه های من اونا هم دلشون برام سوخته بودـــــ. خواهرم هم دلش سوخت پرسید جواب ندادم😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍❤❤❤❤❤❤❤بگم چیشددددددد♥♥♥♥🌹🌹🌹 خواهرم خیار گوجه اورد برام خورد کرد یه بچه ی کوچیک ۶ساله هااااااااا بعد بازم ناراحت بودم گوشی برداشتم رفتم تو اتاق خورد کرد عین سالاد😂😂😂😂😂به من داد منم بهش یه صورت غم انگیز نشون دادم اونم رفت منم امدم پیشش و باهم سفره انداختیم خوردیم. بعد بهش یه هندونه دادم دتم به چاقو خورد گفتم ای اونم برای اولین بار گفت چیشد ستایش جونم😍😍بعد حالا هم هی میگه

خوشتون امد

دوست دارید از اینجور خواهراا داشته باشید؟ ♡♡♡

بای کامنت بزارید