اینم پارت ۲ لایک و کامنت فراموش نشه 😉 اگه یکم منحرف بازی داشت به بزرگی خودتون ببخشید 😐 شرمنده 😁
انچه گذشت : منو رسوندن و هرکی راه خودش رو رفت وقتی میخواستم وارد خانه بشم یهو ادامه ی داستان : یه نفر دستم رو کشید وقتی دقت کردم دیدم وی هست تعجب کردم مگه اون همین الان نرفت ؟ وی : جانگ کوک فکر کرده من دوست معمولیت میشم 😄 من : چی میگی 😳 ؟ وی : هنوز نفهمیدی ؟ ... من دوست دارم 😏 من : واییییی نه اگه جانگ کوک بفهمه چی وی : مگه زوره بفمه 🤨🙂 ترکیب این دو ایموجی من : بزار برم ولم کن وی : مگه من گرفتمت ؟ 😐 من : امممممم 😐 راست میگی ... همینی که جلوم وایستادی دستاشو دو طرف گذاشت الان دیگه یک میلی متر جلوتم و جایی نمیتونی بری
6 اسلاید
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
17 لایک
گذاشتم داره میاد
نزاشتی تروخدا بزار اگه گذاشتی پاک شده دوباره بزار لطفا
کی میاد پس؟
واااایییی داستانت عالیه ( منحرفیم گل کرد 😐) پارت بعدو کی میزاری 😍😍؟