
بفرمایید اینم قسمت دومش ممنون از حمایتاتون❤
از رز میپرسی که کجا تبدیل شده و میگه تویه جنگل ما خانوادگی رفته بودیمو هممونو خوردن راستش من فرار کردم و خیلی دور تر از خانوادم بودم و خوشبختانه اونا خوب موقع ای رسیدن .
اره اینجا جنگل خیلی خیلی خطر ناکیه خیلی باید مواظب باشی ولی به نظرم تو خیلی خوش شانسی که یکی مثل من هست تا ازت مواظبت کنه اگه یه خون اشام دیدی امیدوارم یکی خوبش باشه .
میرسین به جنگل رز انقدر تو رو ترسونده بود که حواست همش به دور و برت بود و انقدر محکم رزو بغل کرده بودی نمیتونست راه بره.رزم برای اینکه بیشتر بترسی هی چرت و پرت میگفت و تو هر دفعه یه جیغ میکشیدی دفعه سوم استادتون گفت که بیای و جلوتر از همه راه بری . توهم میگی که همش تقصیر رزه اون همش میترسونتت .استاد : پس رز تو بیا بزار اون اخرین نفر وایسه تا از پشت لولو بخورتش .
اینجا احتمال بیشتری هست از پشت بگیرنت ببرنت منم نیستم مرا قبت باشم . تو: خدا از رو زمین برت داره که هر چی میکشم از دست توئه.
میری جلو وایمیستی و ترست میریزه چون بقیه پشتتن از جلو خیلی بهتر میشه گل و گیاها رو دید هنوزم اصلا به درس گوش نمیدی یه دو راهی میبینی کدومو میری تو؟
اخر چپو میری تو هنوز صدای استادو میشنوی تا اینکه کوله پشتیت میوفته جلو پات برش میداری و چراغ قوتو از تو کیفت برمیداری .
چراغ قوتو روشن میکنی یکم که جلو تر میری صدا کم ترو کم تر میشه یه گیاه عجیب میبینی و میگی؟؟
میگی : استاد میشه بلند تر بگین من نمیشنوم استاد برمیگردی پشت سرتو نگاه میکنی میبینی هیچ کس نیست خودتیو خودت یکم برمیکردی عقب ولی عقب برنمیگشتی داشتی جلو تر میرفتی متوجه میشی که اون دوراهی رو اشتباه اومدی چون اولاش بهم وصل بود صدای استادو میشنویدی .دوباره ترس کل وجوتو میگیره هر چی رز میگفت تو زهنت میچرخید .
همینجوری میری و صداشون میزنی و یادت میوفته گوشیت همراهته با خوشحالی گوشیتو در میاری تا به رز زنگ بزنی چون کسی جز اون نمیتونه کمکت کنه اما
شارژ پولی نداری اما اینترنت داری میتونی با یه برنامه به رز زنگ بزنی که یهو گوشیتو از دستت میگیرن خیلی میترسی نمیتونی تکون بخوری که یهو
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالیییی بود???