
سلام:) اینم از پارت ۵ تقریبا تا آخرای خرداد نمی تونم پارتی بزارم چون امتحانام داره شروع میشه:(😢
چند ماه بعد :بالاخره ضبط آهنگ ها تموم شد و حالا باید برای موزیک ویدئو ها تمرین می کردیم .امروز قراره تو کمپانی خودمون تمرین کنیم . بی تی اس هم بعد از ضبط برنامشون به ما ملحق میشن.مربی رقص جلو حرکات رو انجام می داد و ما هم پشت سرش .... ساعت از یک گذشته بود .تو رستوران کمپانی داشتیم غذا می خوردیم که چند نفر با ماسک وارد کمپانی شدن .حدس زدم که باید بی تی اس باشن . ا/ت:بچه ها فکر کنم اومدن . مین هی :کیا؟ در حالی که از رو صندلی بلند میشدم گفتم اعضا بی تی اس .اگه اعضا بودن بهتون زنگ می زنم بیاین. مین هی:باشه بعد هم رفتم سمت اون چند نفر ولی دوتا آقا مانع من شدن که با رضایت اعضا رفتن کنار پس حدسم درست بود : ) با اعضا سلام و احوالپرسی کردم. ا/ت:غذا خوردید؟ جین:بله خوردیم . ا/ت:پس بیاین بریم اتاق مهمان تا به بچه ها بگم خودشون رو برسونن و بعد هم براشون نوشیدنی های مورد علاقه شون رو سفارش دادم برامون بیارن. در اتاق رو باز کردم یکی یکی رفتن داخل که نوشیدنی ها رو برامون آوردن . یکی یکی نوشیدنی ها رو دادم به اعضا . تعجب کرده بودن .ا/ت:ببخشید که من براتون سفارش دادم آخه تا بچه ها بیان یکم طول میکشه،اگه دوست ندارید یه چیز دیگه سفارش بدید. جانگ کوک:نه چی بهتر از شیر موز ا/ت:تا شما نوشیدنی هاتون رو میل کنید بچه ها هم میان . تهیونگ:ا/ت تو از کجا نوشیدنی های مورد علاقه ی ما رو می دونی ؟ رنگ از رخسارم پرید اونا نباید می فهمیدن که من آرمی ام به خاطر همین اولین چیزی که به ذهنم رسید رو گفتم
ا/ت:خب کیه که علاقه شدید جانگ کوک به شیر موز رو ندونه؟بعدشم ما چند ماهه که داریم با هم کار میکنیم پس یه چیزایی در مورد علاقه تون فهمیدم .تهیونگ اومد یه چیزی بگه که با به صدا در اومدن گوشیم ساکت شد .تو دلم گفتم آخیش نجات پیدا کردم (انگار میدون جنگ بوده😐) یه نگاه به تلفنم انداختم مین هی بود از اعضا عذر خواهی کردم و رفتم بیرون مین هی بود . ا/ت:الو مین هی:الو ا/ت کجا غیبت زد ؟ ا/ت:اعضا بی تی اس رو آوردم تو اتاق مهمان شما هم غذاتون رو خوردید بیاین اینجا مین هی:ولی تو غذا تو کامل نخوردی . با اینکه سیر نشده بودم ولی بودن در کنار اعضا رو ترجیح دادم و گفتم:من دیگه سیر شدم شما هم زود تر بیاین . مین هی:باشه . دوباره برگشتم تو اتاق ا/ت:اگر چیزی لازم دارید بفرمایید براتون بیارم. نامجون :نه ممنون . کوکی:ا/ت من یه چیزی می خوام ولی خجالت میکشم بگم .ا/ت:راحت باش ،بگو . کوک اومد کنار صندلی من نشست و یواش در گوشم گفت :من یه شیر موز دیگه می خوام .همه توجه اعضا به من و کوک بود . با شنیدن این حرف به زور جلو خندم رو گرفتم . ا/ت:الان برات میارم شوگا:جانگ کوک نکنه دوباره شیر موز خواستی .جانگ کوک مظلوم به شوگا نگاه کرد.داشتم برای این صحنه جون می دادم. واقعا باورش هنوزم برام سخته که شاهد همچین صحنه هایی باشم
نامجون:الان می خوایم تمرین کنیم اگه بخوری دل درد میگیری .جین:مگه تو رژیم نداری؟کوکی:نه رژیم نیستم . ا/ت:اشکال نداره الان میگیرم بعد از تمرین بخوره. اینو گفتم و بلند شدم و از اتاق رفتم بیرون و حدودا بعد از ۱۰ دقیقه با دو تا شیر موز وارد اتاق شدم که دیدم بچه ها هم اومدن.شیر موز ها رو دادم به کوکی .کوک:وایی مرسی ا/ت . ا/ت:نوش جان.....امروز به خاطر تمرین باشگاه رو کنسل کردم .ساعت ۸ شب شده بود ما رفتیم تو رختکن تا لباس هامون رو عوض کنیم و اعضای بی تی اس هم رفتن تو اتاق مهمان تا لباس هاشون رو عوض کنن. طبق معمول من و این سوک زودتر از همه حاضر شدیم و رفتیم بیرون که همزمان اعضای بی تی اس هم از اتاق خارج شدن و نامجون به ما گفت:بهتره تا کسی نیست از اینجا خارج بشیم از طرف ما از بقیه عذرخواهی کنید که بدون خداحافظی ازشون میریم .این سوک:بله الان کسی نمی بینتتون .من و این سوک تا پایین همراهیشون کردیم که یهو یادم افتاد شیرموز های جانگ کوک افتادم که تو یخچال اتاق جا مونده بود .بهشون گفتم :یه لحظه صبر کنید الان میام . سریع رفتم تو اتاق و شیرموز ها رو برداشتم و اوندم پایین و رفتم پیش اعضا . شیر موز ها رو دادم به کوک و گفتم :اینارو یادت رفت
جانگ کوک:ممنونم ا/ت. همون جا با اعضا خداحافظی کردیم و اعضا از کمپانی خارج شدن .داشتیم برمی گشتیم پیش بقیه که چشمم خورد به ماشین مشکی ای چند بار دم باشگاه دیده بودم .دقیقا همون بود که به سرعت از جلوی کمپانی رد شد. یکم استرس گرفتم آخه هرجا می رفتم این ماشینه هم هست.ذهن ا/ت: هزارتا از این ماشینا تو کره هست پس بی خودی نگران نباش.این سوک که چند قدم جلو تر از من بود گفت:ا/ت نمیای؟ ا/ت:اومدم. با هم رفتیم پیش بقیه . بچه ها سراغ اعضا رو گرفتن .این سوک:ازتون عذرخواهی کردن که بدون خداحافظی رفتن .گفتن چون خلوته زودتر برن بهتره . هی جئونگ:باشه پس بیاین ما هم بریم دیگه .ساعت ۹ شبه .کاملیا:من امشب نمیام خوابگاه . این سوک:منم باید برم به خونم سر بزنم .هی جئونگ:منم امشب میرم پیش خانوادم . ا/ت:با شنیدن حرف هی جئونگ اونی دلم یهو خیلی گرفت چند ماهی بود که خانوادم رو ندیده بودم .چقدر دلتنگشون بودم💔.بغض بَدی تو گلوم نشست امشب حتما باید بهشون زنگ بزنم.با صدای مین هی به خودم اومدم. مین هی:ا/ت پس امشب تو بیا خونه من .ا/ت:نه ممنون می خوای تو بیای پیش من . مین هی چند لحظه فکر کرد و قبول کرد که شب بیاد پیش من. خوشحال شدم
چون با دیدن اون ماشین بهتر بود که چند وقت تنها نباشم .... رسیدیم خونه و شام خوردیم و مین هی برخلاف بقیه شب ها زودتر خوابید.منم رفتم نو یه اتاق دیگه و با خانوادم ویدئو کال گرفتم .... فردا :ا/ت ا/ت بیدار شو دیر میشه منم گشنمه. ا/ت: اه مین هی بزار بخوابم چی دیر میشه. مین هی:یادت رفته امروز تمرین داریما ا/ت:باشه برو من الان میام .... امروز سالن جدید آماده شده بود و قرار بود که اونجا تمرین کنیم (فلش بک:یه سالن رقص که هر دو کمپانی اجاره کرده بود که آماده نشده بود)بعد از خوردن صبحانه آماده شدیم و سوار ون کمپانی شدیم و رفتیم به محل مورد نظر .سالن تو یکی از محله های خلوت سئول بود و این امنیت مارو بیشتر می کرد. از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل .سالن بزرگی بود به مربی رقصمون سلام کردیم و رفتیم تو رختکن تا لباس هامون رو عوض کنیم. با صدای باز و بسته شدن در متوجه شدیم که کسی اومده. کاملیا:سلام چطورین؟این سوک و هی جئونگ:سلام بچه ها .مین هی:عه اومدین .سلام ا/ت:سلام بیاین آماده بشیم .آماده شدیم و رفتیم بیرون که اعضا بی تی اس از در وارد شدن .اعضا:سلام به همه حالتون چطوره ؟ ما:سلام ممنون شنا خوبید؟اعضا:بله متشکر
نامجون :ما بریم لباسمون رو عوض کنیم و بیایم .تمرین ساعت ۶ تمرین شد و من از همون طرف رفتم باشگاه با اینکه خیلی خسته بودم ولی خب باید می رفتم چون بدنم اُفت میکرد .باشگاه هم ساعت ۱۲ تموم شد .بدنم کاملا کوفته بود سریع رفتم خوابگاه و گرفتم خوابیدم. ۴ ماه بعد .....
خب چطور بود؟خوشتون اومد؟اگه خوشتون اومد لایک کنید ،کامنت هم یادتون نره😉راستی چالش داریما
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
عالییی 😍 خیلی خفنی تو
مرسی عزیزم😘❤
جیهوپ 🌟
تو تستچی
به به چه عالی😊
داستانت خیلی خوب بود
لطفا پارت بعدی رو زودتر بزار
ممنون عزیزم💖