
خشم احساس پیچیدهای است. ولی در این مقاله، شما یاد خواهید گرفت که آن را کنترل کنید.
مردم به دلایل مختلف عصبانی میشوند، از دلایل جزئی (مثلاً کسی در بزرگراه جلوی ماشینم را گرفت) تا دلایل بسیار جدی؛ اما اغلب، خشم از دلایل جزئی برمیخیزد. به همین دلیل انجمن روانشناسی آمریکا بخشی از وبسایت خود را به مدیریت خشم اختصاص داده است. جالب اینجاست که این بخش بسیار شبیه یکی از قدیمیترین رسالهها در این موضوع، در باب خشم نوشته فیلسوف رواقی لوکیوس آناوس سنکا در قرن اول میلادی است.
سنکا معتقد بود که خشم یک دیوانگی موقت است و حتی وقتی توجیهپذیر باشد، نباید بر اساس آن عمل کنیم، زیرا «دیگر رذایل بر قضاوت ما تأثیر میگذارند، اما خشم بر عقل ما اثر میگذارد: دیگران به تدریج ظاهر میشوند و بدون دیده شدن رشد میکنند، اما ذهن انسان ناگهان به خشم فرو میرود… شدت آن به هیچ وجه با منشأش تنظیم نمیشود: زیرا از کوچکترین آغازها به بالاترین حد میرسد.» محیط مدرن ایدهآل برای مدیریت خشم، اینترنت است. اگر حساب توییتر یا فیسبوک دارید، یا وبلاگی مینویسید، میخوانید یا نظر میدهید، متوجه منظورم میشوید.
من هم زیاد در فرومهای آنلاین مینویسم. این بخشی از شغل من به عنوان یک معلم و همچنین وظیفهام به عنوان عضوی از اجتماع انسانی است. گفتگوهای من با مردم سراسر جهان اغلب دوستانه و آموزنده است، اما گاهی اوقات ناخوشایند میشود. نویسنده برجستهای که اخیراً با من در یک موضوع فنی مخالفت کرد، سریعاً مرا عضو «دپارتمان چرندیات» نامید. چگونه ممکن است از چنین چیزی آزرده نشد، بهویژه وقتی این نظر از طرف یک فرد مشهور با بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ دنبالکننده است و نه یک فرد ناشناس؟ با به کارگیری توصیه فیلسوف رواقی دیگری، استاد قرن دوم، اپیکتتوس، که به شاگردانش چنین نصیحت میکرد: «به یاد داشته باش که ما خودمان خودمان را آزار میدهیم – مشکلات را خودمان ایجاد میکنیم – یعنی نظرات ما. مثلاً، توهین چه معنی دارد؟ کنار سنگی بایست و به آن توهین کن، چه چیزی به دست آوردهای؟ اگر کسی به توهین مثل سنگ واکنش نشان دهد، مزاحم با چه چیزی سود برده است؟»
البته، پرورش نگرش «سنگ» در برابر توهینها زمان و تمرین میطلبد، اما من در این زمینه پیشرفت کردهام. پس من در پاسخ به توهین ذکرشده چه کردم؟ مثل یک سنگ رفتار کردم. آن را نادیده گرفتم و انرژیام را صرف پاسخ به سوالات واقعی دیگران و مشارکت در گفتگوهای سازنده کردم. در نتیجه، گفته میشود آن نویسنده برجسته خشمگین شد، در حالی که من آرامش خود را حفظ کردم. برخی میگویند که خشم پاسخ مناسبی به برخی شرایط است، مثلاً در واکنش به بیعدالتی، و اینکه – در حد اعتدال – میتواند نیروی محرکهای برای اقدام باشد. اما سنکا پاسخ میدهد که صحبت از خشم معتدل مانند صحبت از «خوکهای پرنده» است: چنین چیزی در جهان وجود ندارد. از نظر انگیزه، نگاه رواقی این است که ما توسط احساسات مثبت به اقدام واداشته میشویم، مانند احساس خشم از مشاهده بیعدالتی یا تمایل به بهتر کردن جهان برای همه. خشم ضروری نیست و معمولاً مانع میشود.
فیلسوف مارثا نوسبام مثال مدرن مشهوری در این زمینه در مقالهای درباره نلسون ماندلا ارائه داده است. وقتی ماندلا توسط دولت آپارتاید آفریقای جنوبی به زندان فرستاده شد – به مدت ۲۷ سال – بسیار عصبانی بود. و این خشم بهجا بود: نه تنها بیعدالتی شدیدی علیه خودش، بلکه علیه مردمش نیز رخ میداد. اما در نهایت ماندلا دریافت که پرورش خشم و اصرار بر دیدن مخالفان سیاسی بهعنوان هیولاهای نیمهانسان، به جایی نمیرسد. او نیاز داشت این احساس مخرب را غلبه کند، با طرف مقابل ارتباط برقرار کند و اعتماد بسازد، حتی اگر دوستی حاصل نشود. او با نگهبان خود دوست شد و در نهایت ریسک او به ثمر نشست: توانست یکی از آن انتقالهای صلحآمیز به جامعهای بهتر را که متأسفانه در تاریخ بسیار نادر است، هدایت کند. جالب اینجاست که یکی از لحظات کلیدی در تحول او، زمانی رخ داد که یک زندانی همسلول، نسخهای از کتاب دیگری از فیلسوف رواقی، تأملات مارکوس اورلیوس، را به زندانیان مخفیانه داد و پخش کرد. مارکوس معتقد بود که اگر مردم کار اشتباهی انجام میدهند، کاری که باید انجام دهید این است که «به آنها بیاموزید و نشان دهید، بدون خشم.» و این دقیقاً همان کاری بود که ماندلا با موفقیت انجام داد.
پس، راهنمای مدرن من برای مدیریت خشم، الهامگرفته از توصیههای سنکا، چنین است: تمرین مدیتیشن پیشگیرانه: درباره موقعیتهایی که خشم شما را برمیانگیزد فکر کنید و از قبل تصمیم بگیرید چگونه با آنها برخورد کنید. هر زمان علائم خشم را احساس کردید، آن را کنترل کنید. صبر نکنید، زیرا از کنترل خارج میشود. تا حد امکان با افراد آرام معاشرت کنید؛ از افراد تحریکپذیر یا عصبانی دوری کنید. خلقوخوی افراد قابل انتقال است. ساز موسیقی بنوازید یا عمداً در هر فعالیتی که ذهن شما را آرام میکند شرکت کنید. ذهن آرام عصبانی نمیشود. به دنبال محیطهایی با رنگهای خوشایند و نه تحریککننده باشید. دستکاری شرایط خارجی واقعاً بر خلقوخو تأثیر دارد. هنگام خستگی وارد بحث نشوید، زیرا بیشتر مستعد تحریک خواهید بود و این ممکن است به خشم منجر شود. هنگام گرسنگی یا تشنگی بحث را شروع نکنید. از طنز خودانتقادگرانه استفاده کنید، که سلاح اصلی ما در برابر غیرقابل پیشبینی بودن جهان و بدجنسیهای پیشبینیشده برخی از همنوعانمان است. فاصلهگذاری شناختی را تمرین کنید – چیزی که سنکا آن را «به تأخیر انداختن» پاسخ مینامد – با رفتن به پیادهروی یا هر کاری که فرصتی برای نفس کشیدن در شرایط تنشزا فراهم کند. برای تغییر ذهن، بدن خود را تغییر دهید: عمداً قدمهای خود را کند کنید، صدای خود را پایین بیاورید و رفتار خود را شبیه یک فرد آرام قرار دهید. مهمتر از همه، نسبت به دیگران مهربان باشید؛ این مسیر زندگی خوب است. توصیه سنکا درباره خشم آزمون زمان را پشت سر گذاشته و ما همه باید به آن توجه کنیم.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)