قربانی نقش قهرمان بودن

درود. امروز می‌خوایم راجع به این صحبت کنیم که چرا بعضی افراد، قربانی نقش قهرمان بودن می‌شن؟ و اینکه چجوری باید این رفتار رو کنترل کنیم و کم کم از بین ببریم؟

𓂃یه سری افراد، فکر می‌کنن اگر به بقیه کمک کنن، با بقیه مهربون باشن و همهٔ مشکلات بقیه رو حل کنن، توی دل همه جا می‌شن و باهاشون مهربون می‌شن. شاید فکر کنین این رفتار خوبیه، یه نوع تشویقه که اگر همه مهربون باشن و درست رفتار کنن، در نهایت دوست‌های زیادی پیدا می‌کنن. اشتباه نکنین. چون بعضی از این افراد، قهرمان زندگی بقیه می‌شن ولی خودشون رو فراموش می‌کنن. پا روی قلب خودشون می‌ذارن، تا روی زخم‌های بقیه مرهم بذارن. و باید بگم متأسفانه، متأسفانه، این افراد معمولا گیر آدم‌هایی میوفتن که قدر خوبی‌هاشون رو نمی‌دونن. گیر آدم‌هایی میوفتن که از پشت بهشون خنجر می‌زنن.

𓂃حالا این قهرمان بودنه، چه پیامدهایی برای اون شخص به‌وجود میاره؟ درواقع اگر قهرمان باشه، گیر آدمایی درستی بیوفته و بخاطر مشکلات بقیه، پا روی احساسات و مشکلات خودش نذاره، مشکلی پیش نمیاد خیلیم عالیه. ولی معمولا این شکلی نیست... پس یه سری احتمالات وجود داره. از نظر پیامدهای رفتاری و احساسی: 𝟣. خستگی مزمن و افسردگی روانی: وقتی همیشه باید دیگران رو اولویت بدی، انرژی و منابع درونیت خالی می‌شه. این می‌تونه به خستگی عاطفی یا Burnout منجر بشه. 𝟤. سرکوب احساسات: برای اینکه قهرمان بمونی، خیلی وقت‌ها احساسات واقعیت رو سرکوب می‌کنی. که نتیجه‌اش اضطراب، افسردگی، یا نارضایتی دائمیه. 𝟥. کاهش اعتماد به نفس واقعی: اعتماد به نفس ساختگی مبتنی بر کمک به دیگران شکل می‌گیره، نه ارزش درونی. وقتی دیگران حضور نداشته باشن، احساس کم‌ارزشی می‌کنی. 𝟦. مشکلات در روابط صمیمی: چون یاد گرفتی دیگران رو اولویت بدی، حد و مرز درست تعیین نمی‌کنی و روابط ناسالم یا سوء استفاده‌آمیز شکل می‌گیره.

و احتمال به وجود اومدن اختلالات روانی جدی هم وجود داره: 𝟣. اضطراب مزمن: حالت نگرانی و دلشورهٔ دائمی، حتی برای مسائل کوچیک. فرد همیشه در حال پیش‌بینی مشکلاته و آرامش واقعی نداره. 𝟤. افسردگی: احساس غم، بی‌ارزشی، بی‌انرژی بودن و کاهش علاقه به فعالیت‌های روزمره. فرد ممکنه حس کنه هیچ کاری کافی نیست. حتی وقتی همیشه به دیگران کمک می‌کنه. 𝟥. اختلال شخصیت‌های وابسته: اعتماد به نفس پایین و نیاز شدید به تأیید و حمایت دیگران. ترس از طرد شدن باعث می‌شه فرد همیشه تلاش کنه دیگران رو راضی کنه. 𝟦. اختلالات خودآزار: فرد برای تخلیهٔ احساسات منفی یا کنترل درد عاطفی، ممکنه به خودش آسیب بزنه. 𝟧. اختلالات وسواسی-اجباری: افکار مزاحم و رفتارهای تکراری برای کاهش اضطراب. 𝟨. پرخاشگری پنهان: خشم یا نارضایتی که ظاهرش سرکوب شده و به صورت غیرمستقیم بروز می‌کنه.

𓂃اینو بدونید که دنیارو نمیشه همیشه خوشحال نگه داشت. گاهی اوقات این مشکلاتی که بقیه دارن، خارج از کنترل ما هستن. ما نمی‌تونیم کاری براشون کنیم. گاهی اوقات لازم نیست کاری برای بقیه انجام بدین، همین‌که شنونده‌ی خوبی باشین، کفایت می‌کنه.