
دانشمندان ایرانی نه تنها چند سال بلکه هزاران قرن از مردم روزگار جلوتر بودند با کمترین وسایل و امکانات قله های علم را فتح میکردند اما امروزه همه به فراموشی سپرده شده اند جز اندکی در این پست میخواهم در رابطه با کپرنیک و نظریه خورشید مرکزی صحبت کنم که اولین شخصی نبوده که این نظریه را بیان کرده اما درجوامع علمی شخص اصلی ناشناخته درگوشه ایی از کتاب های قدیمی به سر میبرد......

نظریه زمینمرکزی بیان میکند که زمین در مرکز جهان قرار دارد و خورشید، ماه و سایر سیارات به دور آن میچرخند. این نظریه، که توسط دانشمندانی مانند بطلمیوس مطرح شد، تا قرن شانزدهم میلادی به عنوان مدل غالب کیهانشناسی پذیرفته شده بود. در مدل زمینمرکزی، زمین به عنوان یک جسم ثابت و بیحرکت در مرکز عالم در نظر گرفته میشود. بر اساس این نظریه، ماه، خورشید، سیارات و ستارهها همگی به دور زمین در مدارهایی دایرهای یا ترکیبی از مدارهای دایرهای (مدارات تدویر) میچرخند.

نام کامل: ابوسعیداحمدبن عبدالجلیل سجزی تاریخ تولد: ۳۴۰ هجری قمری محل تولد: سیستان محل زندگی: شیراز زمینه فعالیت: دانشمند در زمینه ستاره شناسی و ریاضی دین: اسلام آثار: حدود ۳۸ کتاب و رساله که حدود ۲۰ کتاب آن در مساهل ریاضی و بقیه درباره احکام نجوم درگذشت: ۴۱۴ هجری قمری ابوسعیداحمدبن عبدالجلیل سجزی که به اختصار او را ابوسعید سجزی می نامند در سال ۳۳۰ هجری قمری در سیستان به دنیا آمد. براساس اطلاعات موجود این دانشمند تنها بخشی از زندگی خود را در این شهر گذرانده است. در رساله المدخل إلی علم الهندسه، سجزی خود را اینگونه توصیف می کند: در سیستان ابزار عظیم و مهمّی ساخته ام. مدلی از کل عالم، متشکل از افلاک، جرمهای آسمانی، مدارهای حرکت آنها و اندازه هایشان، مقدار فاصله ها و حجمهای آنها و شکل زمین، اماکن، شهرها، کوهها، دریاها، بیابانها، درون کره ای تو خالی و مشبک؛ آن را هیئت کل، نامیده ام.سجزی مقالم برجسته ای در هندسه، فلسفه ریاضی و نجوم دارد همچنین آثار و عقاید بدیعی داشته که تابه حال کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند. امروزه برخی محققان به بررسی هر یک از ابعاد کارهای او پرداخته اند، می توان گفت ابعاد مختلف نبوغ این دانشمند امروزه درحال کشف شدن است. لازم به ذکر است که سجزی تبحر بسیار زیادی در هندسه داشته است. در فاصله بین سال های ۳۵۸ تا ۳۶۱ سجزی در شیراز زندگی خود را گذراند و در این دوران یک مجموعه از نسخه خطی اش را نوشت. بسیاری از محققان تاریخ ریاضی بر این باور هستند که نسخه کتابخانه ملی پاریس با شماره ۲۴۵۷ همان نسخه دستنویس سجزی است که شامل ۲۲۰ برگه و ۴۹ رساله می باشد. رساله هایی با شماره ۱۰، ۲۷، ۲۸، ۳۱ و ۴۶ از مجموعه تالیفات این دانشمند هستند. در هر حال شکی نیست که سجزی در آن دوران مجموعه ای از رسایل را استنساخ کرده است و تردیدی نیست که وی در آن زمان ریاضیدان مبرزی بوده است. در آثار الباقیة عن القرون الخالیه، ابوریحان بیرونی اسامی ماه های تقویم سحبستان را که سجزی به وی گفته بود، آورده است. ابوریحان در این اثر به دفعات از ابوسعید نام می برد، او همچنین برای تعیین جهت قبله هم با سجزی در تماس بوده است. ابوریحان در نامه ای اثبات استادش ابونصر بن عراق در رابطه با قضیه شکل القطاع در مورد قضیه سینوس ها در مثلث کروی و مسطح را برای سجزی ارسال کرده است. به نظر می رسد ابوریحان برای اثبات حق تقدم استاد خویش ابونصر در مورد کشف «شکل مغنی» این نامه را برای سجزی می فرستد. براساس نوشته هایی که از ابوریحان بیرونی به دست رسیده است؛ سجزی در رصد رصد عبدالرحمن صوفی، منجم بزرگ، زمان انقلابین زمستانی ۳۵۹ و ۳۶۰ هجری و انقلاب تابستانی ۳۶۰ هجری، حاضر بوده است. همانطور که پیش از این اشاره شد، دوره ای از زندگی این دانشمند در خراسان گذشته و در آن زمان بحث هایی با ریاضیدانان آن منطقه داشته است. در این خصوص رساله هایی درمورد سؤالات ریاضیدانان آن دیار از ابوسعید و پاسخ های وی وجود دارد. اندکی از زندگی نامه ای دانشمند بزرگوار را مطالعه نمودیم حال میخواهیم به سراغ نظریه بیان شده و مد نظر بپردازیم.

استرلاب با قدمت چند هزارساله را شاید بتوان مهم ترین ابزار نجومی در طول تاریخ نامید. و همواره در حال تکامل بوده است. ایرانیان که تا چهارصد سال پیش عموما پرچمدار اخترشناسی در جهان بودند، نقش بسزایی در تکمیل و توسعه این ابزار داشته اند. استرلاب زورقی که از اختراعات ابوسعید احمدبن عبدالجلیل سجزی می باشد، نوعی استرلاب بوده که بر اساس حرکت وضعی زمین طراحی و ساخته شده است. و استاد جلال الدین همایی در کتاب التفهیم به آن اشاره می کند. همچنین ابوریحان بیرونی در کتاب" استیعاب الوجوه الممکنه فی صنعه اسطرلاب" ضمن اشاره به نظریه حرکت وضعی زمین شرح مختصری در باره ساختار این نوع ویژه استرلاب ارائه می کند. در این نوع از استرلاب که به صورت مسطح ساخته می شود، شبکه مربوط به سیستم مختصات سمتی ارتفاعی بر روی صفحه اسطرلاب به صورت تصویر استریوگراف ترسیم می شود. سپس موقعیت ستارگان و دایره البروج نیز دقیقا مانند طراحی شبکیه استرلابهای معمولی بر روی صفحه استرلاب درج می گردد. و برای تمایز بهتر موفعیت هر ستاره دایره ای دور آن کشیده و نام آن را در کنار آن می نویسند. لذا این نوع استرلاب فاقد شبکیه یا عنکبوت است. عضاده زورقی شامل یک نوارفلزی است که قسمت پایین آن بر افق ناظر منطبق است. و یک نوار فلزی در همان صفحه و در امتداد خط وسط السماع از افق صفر درجه تا شمال امتداد می یابد. ظاهرا نمونه کاملی از استرلاب زورقی در دست نیست . یا من از وجود آن بی اطلاع هستم. اما با بررسی بیش از 200 استرلاب موجود در موزه های خارج از کشور و موزه چهل ستون اصفهان و موزه ملک تهران به دو مورد مرتبط برخورد نمودم. که هردو خارج از ایران است. در مورد نخست یک استرلاب مسطح معمولی فقط عضاده ای دارد که به صورت دو منظوره ساخته شده و علاوه بر ساختار عضاده معمولی ، عضاده زورقی هم در آن در نظر گرفته شده ولی درجه بندی مناسب را نداشته و گذشته از این در خود استرلاب، یا صفحات آن ساختار استرلاب زورقی لحاظ نگردیده است. ولی در مورد دوم شبکیه یا عنکبوت طوری طراحی شده که برای دو عرض جغرافیایی 29 و 36 درجه بتوان از ساختار زورقی بهره گرفت. هرچند تقسیمات مربوط درج نشده است .و نیز در دو طرف یکی از صفحات این استرلاب صفحات زورقی عرضهای جغرافیایی فوق طراحی شده است.

از میانِ ستارهشناسانِ مسلمان نیز نام ابوسعید سجزی (احمد بن محمد بنعبدالجلیل سجزی، از ستارهشناسانِ چیرهدست اسلامی در اواخر قرن4 و اوایل قرن 5 ق "چنان پرتلالو میدرخشد که کمتر کسی در تاریخ علوم دورهی اسلامی به منزلت و مقام علمیِ او میرسد؛ چرا که علاوه بر قائل شدن به حرکتِ زمین و مخالفت با گردش افلاک به دور آن، اسطرلابی طراحی کرده و اختراع نمود، که عملاً کارکرد و چگونگی سیستمِ چرخشِ سیارهای زمین (Planetary rotation of Earth) را نشان میداد. او این اسطرلاب را که به نامِ "اسطرلابِ زورقی " معروف است، بهگونهای ساده و زیبا ساخته بود که دقیقاً براساس حرکتِ محوریِ زمین کار میکرد؛ علاوه بر این، از پیچیدگیِ اسطرلابهای دیگر که براساس زمینمرکزی ساخته میشدند، خالی بود؛ زیرا سایر اسطرلابها شامل اجزای پیچیدهی زیادی بودند (مرکب از شمالی، جنوبی، و ...) در حالی که این اختراع بسیط و غیرمرکب از آن اجزا بودزورقی به معنی بیضوی (Elliptic) میباشد، و اساساندیشهی سجزی در ساختنِ این اسطرلاب برپایهی علمیِ کشف شده بهوسیلهی خودش بود که قائل به منظومهی شمسی با مدارهایی بیضوی برای سیاراتِ آن بود. از اینرو میبینیم که کاشف و نظریهپردازِ اصلی دربارهی سیستم منظومهای نه تنها کوپرنیک نبوده است، بلکه اساساً ایناندیشه به فکر غربیها خطور نکرده است

ابوریحان بیرونی معاصرِ وی، دربارهی اختراع بینظیرش چنین مینویسد: حقیقتاً برای ابوسعید سجزی اسطرلابی از نوع بسیط و غیرمرکب از شمالی و جنوبی دیدم که آن را زورقی نامیده بود، و او را به خاطر این اختراعش بسیار تحسین کردم، اختراعی که براساسِ اصل مستقل و قائم به خودش استوار گشته و ساخته شده بود، همان اصلی که (چنان که برخی از مردم معتقدند) میگوید: حرکت کلیِ مرتبِ شرقی (از جانب غرب به شرق) همانا به زمین تعلق دارد، نه فلک و آسمان. و به جانم قسم که این مسئله شبههی بسیار سخت و غیر قابلِ حلی بود (که شاید با ساخته شدنِ این اسطرلاب، مسئله حل شود) و چیزی از رد آن برای مهندسان و دانشمندان دانشِ نجوم حاصل نمیآید. (بیرونی، 1380، ص128؛ و نیز: نصر، 1359، ص 126.)

نیکلاس کوپرنیک حدود ۸۰۰ سال بعد از ابوسعید سجزی این نظریه را مطرح کرد که زمین به دور خورشید میچرخد.!!!!!

راستش من کلی تحقیق کردم و میشود گفت به علت نداشتن دسترسی های دقیق و بدون خطا نمیتوان در این باره اظهار نظر کرد اما گویا که هیچ تفاوتی وجود ندارند......

ایا از سجزی خبری در مجامع علمی هست؟ خیر حتی یک اسم همه ان را به نام کپرنیک ثبت کرده اند.......
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
نظرات بازدیدکنندگان (0)