
انیمیشن Arcane به موضوعات مهمی می پردازد و طبیعتا دارای دیالوگ های قدرتمندی است در ادامه ده تا از بهترین دیالوگ های انیمیشن آرکین می پردازیم.

در حملهی جینکس به شورای پیلتاور، کاساندرا کیرامن کشته میشود و دخترش، کیتلین کیرامن، از این اتفاق دچار اندوه و پریشانی میشود. او به مکانی مخصوص فرار میکند تا ذهنش را آرام کند، در این بین جویس، کسی که هکستک را اختراع کرده، به او میپیوندد. جویس به او میگوید که هکستک میتواند تمام مشکلاتشان را رفع کند و کیتلین این دیالوگ را در جواب به او میگوید. درست است که فناوریهای آزمایشی فواید زیادی دارند، اما این انسانها هستند که باید تصمیم بگیرند چه زمانی و چگونه از آن استفاده کنند و پیامدهای آن را در نظر بگیرند. این دیالوگ همچنین به تغییر دیدگاه جیس و کیتلین نسبت به فناوری هکستک از فصل اول تاکنون اشاره میکند، اگرچه دیدگاه آنها در ادامه فصل دوباره دستخوش تغییر میشود.

حرفهای وی به کیتلین و روند سوگواری او اطمینان خاطر میدهد، پوچی مرگ یک عزیز هیچوقت با گذر زمان از بین نمیرود، اما با زندگی روزمره شاید تحمل آن آسانتر شود. این لحظهی عمیقی بین وی و کیتلین است که رابطهی این دو را مستحکمتر کرد.

جیس به پیش مل مداردا میآید و توضیح میدهد که دوستش قدیمیاش ویکتور، به دلیل عفونت ناشی از استنشاق دودهایی که او در شهر زان پخش کرده، در حال مرگ است. جیس سپس با مل دربارهی احساسات متناقض خود نسبت به رویاهایش و موقعیتش بهعنوان عضوی از شورا صحبت میکند. این گفتوگو باعث میشود که مل نیز درباره خودش صحبت کند و در نهایت به جیس توصیه کند که کنار ویکتور باشد. زندگی پر از اتفاقات غیر منتظرهای است که شاید مانع ما شوند، اگرچه نمیتوان از این موانع اجتناب کرد، اما میتوان با کمک دیگران، حتی اگر این کمک تنها حمایت عاطفی باشد، آنها را تحمل یا حتی برطرف کرد. نکته قابلتوجه این است که پس از این گفتگو، رابطه مل و جیس از یک اتحاد صرفا سیاسی، به احساسی واقعی تغییر میکند.

صحبتهای وندر خلاصهای از مشکلاتی است که در موقعیت رهبری وجود دارد و چگونه این موقعیت فرد را وادار میکند تا فراتر از خود فکر کند. مردم به رهبرانشان نگاه میکنند چون به آنها اعتماد دارند و بنابراین آمادگی دارند طبق دستورات رهبر خود عمل کنند، زیرا باور دارند که نتیجهی خوبی خواهد داشت. این بدان معنی است که یک رهبر باید قبل از اقدام، تمام گزینهها را به دقت بررسی کند.

سخنان وندر لزوما برای منصرف کردن وی از انتخابش نیست، بلکه برای باز کردن چشمان او به واقعیت این درگیری است. هیچکس بدون آسیب از چنین شرایطی بیرون نخواهد آمد و احتمال زیادی وجود دارد که بسیاری از افرادی که وی آنها را میشناسد و دوست دارد، به دلیل سرعت بالای تشدید درگیریها، جان خود را از دست بدهند. این صحبت و نصیحتها به خوبی نشان میدهد که چرا وندر رهبر و پدر خوبی است.

جملهی اکو در مقابل جملهای که سینگد، شاگرد سابق هایمردینگر، گفته قرار میگیرد. برای جلوگیری از مرگ موجود بزرگی به نام ریو، سینگد او را به دستگاه پشتیبانی حیات متصل کرد، اما در عین حال او را در یک لوله حبس کرده و زندگی دردناک و بیروحی را برای او ساخته است. از طرفی دیگر، اکو از پیروانش میخواهد که خوش بگذرانند و به پیروزیهای کوچک امیدوار باشند، چون اگر نتوانید از زندگی لذت ببرید، پس هدف از زنده ماندن چیست؟

با وجود اینکه بیماری ویکتور پیشرفت کرده و تلاشهایش برای فهمیدن هکسکور با مشکل مواجه شده است، او به دنبال سینگد، راهنمای قدیمی خود، میگردد. او یادداشتهای خود دربارهی هکسکور را با سینگد به اشتراک میگذارد و سینگد میگوید که مشکل از موردهای آزمایشی ویکتور است. سپس ویال (ظرف شیشهای کوچک) کوچکی از شیمر اصلاحشده به او میدهد تا به ویکتور کمک کند، اما همچنین به او هشدار میدهد که اگر این مسیر را انتخاب کند، ممکن است دوستانش از او دور شوند. درحالی که دیگران از ترس آسیب رساندن به دیگران، جلوی آزمایشات خود را میگیرند، سینگد بدون هیچ تعللی به کار خود ادامه میدهد. این کار باعث شده تا او به کشفهای زیادی در زمینهی زیستشناسی برسد، البته با روشهای بیرحمانه.

حرفهای سیلکو موثر هستند چون که خودش نمونهی زندهی حرفی است که میزند. او به لحاظ فیزیکی در مقایسه با وندر و کسانی که اکنون رهبری زاون را برعهده دارند، ضعیفتر است اما اراده و بیرحمیاش او را به فردی تبدیل کرده است که هیچکس نمیتواند سر راهش قرار بگیرد.

این دیالوگ و اتفاقاتی که پیرامون آن افتاده، نشان میدهد که چرا نویسندگی انیمیشن Arcane بسیار خوب است. حتی شخصیت منفیای به شروری سیلکو وقتی که جان دخترخواندهاش در خطر باشد، نمیتواند احساسی از خود نشان ندهد. این اتفاق نشان میدهد که حتی سیلکو در مقابل قدرت عشق بیدفاع است و زیر اعتقادات و باورهای آهنینش، او همانند دیگران تنها یک انسان است.

هیچ دیالوگ دیگری نمیتواند به اندازهی این دیالوگ به خوبی درونمایه و مفهوم انیمیشن Arcane را بیان کند. همه شخصیتها با یک بینش و رویا شروع کردند، در جستوجوی این رویا مسیرشان به یکدیگر رسید و افراد زیادی آسیب دیدند. شاید آن رویا به دست آید، اما به این معنی نیست که این رویا با خون دیگران و فساد به دست نیامده است. این دیالوگ یادآوری میکند که به هدف اصلی خودمان پایبند باشیم و نگذاریم اخلاقیاتمان در این راه نادیده گرفته شوند.
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
اول؟
خوب بود 👍
ولی ویکتوررر
عهرررررر🥲🥲🥲