
ببینین چه بچه ی خوبیم زود زود پارت میدم فقط لطفا حمایت کنین💕
جینشی : در هر صورت ، شنیدم که ولیعهد که اومدن عمارت خورشید ..... گفتم برای ادای احترام بیام . به هر حال یه شیش ماهی میشه که ایشون رو ندیدم. ویلیام: ولیعهد الان شرایط ملاقات با شما رو ندارن ، ولی از نگرانی تون ممنونیم . جینشی : بسیار خب 😏 پس من بعد از انجام کاری با کیوکا سان میرم.
بعد از رفتن جینشی ران ، کیوکا رو صدا زد و گفت: خب ؟ کیوکا: همون وظایف همیشگی رو بهم داد😖😩😫 چوفویو: میدونیم تحمل کردن این آدم سخته ولی فعلا باید دستوراتی که در امور امنیت امارتش میده رو انجام بدی. کیوکا: هایع ! چوفویو ساما و از اتاق خارج شد.
(تو اتاق رین) هلی: لی لی میشه بپرسم کرا اینقدر عصبانی هستی؟(با لحنی آرام و نگران) لی لی : هیچی فقط خستم. لیلی کتاب رو بست و روی میز گذاشت و از اتاق رین بیرون رفت . پیش پسرا رفت و ویلیام رو صدا زد و به سالن افشا رفت. ویلیام به آرومی کنار خواهر کوچیکترش که بار سنگینی روی دوشش بود نشست . لیلی: ویلی من نمیتونم ! ويليام : هی هی آروم باش ، چیزی نیست ، شاید اگه براش توضیح بدی زودتر حافظش برمی گرده ! اونوقت زودتر حقیقت رو میفهمی
(چند ساعت بعد در سالن افشا ) لی لی و هلما رو به روی هم روی یک میز مربع شکل نشسته بودند . و کنار هلما یک پارچ آب و دو لیوان بود . لیلی : ببین هلما میخوام یک موضوعی رو بهت بگم ولی نیاز دارم که حین توضیح دادنم آرامش خودت رو حفظ کنی و وسط حرفم نپری.اوکی ؟ هلما که از این رفتار لیلی تهمب کرده بود به یک تکتن دادن سر اکتفا کرد. لیلی :خوبه
لی لی: ببین ، باید حقیقتی رو بهت بگم چون راجب زندگی خودته ، راستش نه ما و نه خودت اونی که الان فکر میکنی نیستیم . راستش ... همه ی ما یک قدرت به خصوص داریم . درواقع ما اصلا اهل دنیای آدما نیستیم. داداشام ومپایر ، برکس دراگن شیفتر( تبدیل شونده ی اژدها) ، چوفویو جادوگر، کازو ولف شیفتر (تبدیل شونده گرگ) ، من جادوگر اعظم که سر وقتش برات توضیح میدم چیه ! هلما: چ...چی؟😂 داری شوخی میکنی د.دد.دیگه نه ؟😨 لیلی با صورتی خونسرد از سر ماش بلند شد و برای هلما آب ریخت و بدون اینکه بهش اجازه ی فکر کردن بده گفت: نگران نباش ! ما بهت آسیبی نمی زنیم .....چون دلیلی نداریم که یکی از خودمون رو اذیت کنیم. هلما : یکی از خودمون ؟ لیلی دوباره سر جلش نشست و دستاش رو توی هم قلاب کرد و با نگاهی جدی گفت: در اصل تو هم یک جادوگری ، و دختر عمه ی چوفویو؟ هلما : واااااااااااااااااااااتتتتتتتت؟؟؟ (پشت در بچه ها ) همه در حالی که گوششون رو به در چسبونده بودن ، با جیغ هلما کمی از در فاصله گرفتن . (یاد یکی از قسمتای پاندای کونگفو کار افتادم🤣) برکس : اوه اوه فکر کنم خیلی از هم هون بودن با چویو (مخفف چوفویو ) خوشحال نشد.😂 چویو: ببند اون دره رو تا تبدیلت نکردم به هویج 🥕 برکس : خو بکن مهم نیست لی لی مونم دوباره برم می گردونه به همین جیگری که الان هستم. لیام : ایششش از خود راضی حالا ول کنین ببینیم چی میگن. (داخل اتاق) لی لی در حالی که گوشاش رو گرفته بود: سیسی حالا خوبه گفتم آروش باشییییی هلی : اگه فامیلیم پس چرا من نمیدونم؟ اصلا هیچ کودوم از حرفات منطقی نیست . چرا باید باورت کنم؟ لیلی (چشم غره رفتن به هلما): آخه شلغم مونث! تویی که تا همین امروز چیبس فلفلی رو با سس مایونز میخوردی بعد روش دوباره فلفل تند زدی داری از منطق صحبت میکنی؟ بیشین بینم! هلما سر جاش نشست: متقاعد شدم😐 لی لی : دوماً از این میتونی حرفم رو باور کنی . و چند لحظه بعد صورتش تغییر کرد. هلی : جاااااااان؟ لی لی : آخیشششش ، بگذریم من چیزای مهم رو گفتم از اینجا به بعد ...... ناگهان مردی وارد شد و گفت : ممنونم لیا ساما ، بقیش رو خودم به دخترم توضیح میدم. (پایان پارت هشت) پارت نه به زودی
خب بچه ها چون شخصیت ها زیاد شدن به جای داستان نوشتن این پارت ببشتر شخصیت ها رو معرفی میکنم.

نام : هلما سن : 14 نژاد : جادوگر مقام : بهترین دوست ولیعهد ، مشاور آینده ی قصر علایق : ل میراژ(خودش نمیدونه )، شکلات ، شیر کاکائو ، لی لی و رین ، موسیقی ، شمشیر بازی ، لباس مجلسی و ...... تنفرات: آدمای دورو ، دورغ ، کثیفی ، خیانت و ......

نام رسمی : لیا نامی که دوستان و خانوادش صدا میکنن: آلما /لی لی سن: 14 نژاد : جادوگر اعظم (کسی هم زمان هم ومپایر ، جادوگر ، انواع شیفتر ها ، الف ها و ...... هست ، درواقع مثل شخصیت های داستان هایی که به هر مودوم از فرزندانشون یک قدرت میدن ، لیا مثل اونا همه ی قدرت های دنیاشو داره که حالا بعدا بیشتر بهتون میگم ) مقام : ولیعهد علایق : خانواده و دوستاش ، هنر های رزمی ، شمشیر بازی ، تیر اندازی ، شیر شکلات، انیمه ، کتاب ، رمان ، موسیقی جشن و مراسم ، ( لوکا ، مثل هلما هنوز خودش نمیدونه) لباس های خشمل و......... تنفرات: همون تنفرات هلما هست

نام : رین سن: 14 نژاد : الف مقام: جاسوس مرزی آینده و بهترین دوست ولیعهد علایق : دوستا و خانوادش ، توت فرنگی ، جاسوسی ، حرص دادن پسرا (برکس و...) ، دویدن و...... تنفرات : همون تنفرات لیا🤣

نام : ویلیام سن : 18 نژاد : ومپایر مقام : جانشین قلیبه ی ماه (قبیله ی ومپایر) ، وزیر اعظم آینده (بزرگترین پسر هست اما به دلایلی که اونم تو پارت های بعد میگم مادربزرگش این نقش رو بهش داده) علایق : خانواده و دوستاش ، پرتقال خونی، اذیت کردن خواهر و برادرش لباس های مشکی ای که توش جاذاب تر موشهههه و... تنفرات: جینشی سان، دروغ ، خائن، و....

نام : ویلیام سن: 17 نژاد : ومپایر مقام: مشاور جنگی و فرمانده ی ارشد لشکر آینده (اینم مثل داداشش دلیل داره) علایق : دوستا و خانوادش ، موز ، لباس های سفید و کت و شلوار و لباس های چرم یا لباس های مثل عکس بالا چون فکر میکنه توش جذاب ترهو..... تنفرات: مثل خواهر و برادرش هست تنفراتش

نام : برکس سن: 18 نژاد : دراگن شیفتر مقام : مشاور نظامی و فرمانده ی ارتش آینده (جانشین قبیله ی آتش /قبیله ی دراگن شیفتر) علایق : حرص دادن ران ، غذا، شمشیر بازی ، جاسوس بازی ، زمین زدن دشمنای مغرور و از خود راضی ، لباس سفید /طلایی چون فکر میکنه توش جااذاابهههه لعنتی میشه تنفرات : جینشی سان ، پرتقال خونی ، خیس شدن و.....

نام : چوفویو سن : 17 نژاد: جادوگر مقام : فرمانده ی اطلاعاتی آینده ، جانشین قبیله ی کریستال ( قبیله ی جادوگرا) علایق ؛ حرص دادن ویلیام ، الماس ، برف ، دوستا و خانوادش و..... تنفرات : دروغ و اینجور چیزا

نام : کازوتورا سن :18 نژاد : ولف شیفتر مقام : جانشین قلیبه ی رز ( قبیله ی ولف شیفتر ها) و مشاور آینده علایق : گل و گیاه ، میوه ، دوستا و خانوادش و ....... نوخ (برعکس) تنفرات : آدمایی که به طبیعت احترام نمیزارن ، جینشی و.......

نام : ران سن : 18 نژاد :الف مقام:جانشین قلیبه خورشید (قبیله ی الف ها) علایق : دوستا و خانوادش ، پرتقال خونی ، آبمیوه ، شکلات و حرص دادن خواهرش رین
نام :جینشی سن : 114 نژاد : دراگن شیفتر مقام : مشاور فعلی علایق : بازی دادن آدما ، موسیقی، شطرنج ، نقاشی و...... تنفرات : جانشین های آینده و ولیعهد ، آدمای ساده و راستگو و........

نام : لوکا سن : 17 نژاد : ومپایر مقام :وریز آینده علایق : لی لی ، کتاب ، موسیقی ، شمشیر بازی ، تیر اندازی ، دوستا و خانوادش تنفرات : هر کسی که لی لی رو ناراحت کنه ، جینشی ، دروغ ، پدرش و.......

نام : میراژ سن : 18 نژاد : جادوگر مقام : فرمانده ی ارتش آینده علایق : هلما ، یاقوت ، دوستا و خانوادش و....... تنفرات : هر کسی که هلما رو ناراحت کنه ، فلفل و .........
خب خبببببب لذت ببرینننن راستی اون عسی که از لی لی گذاشتم قیافه ی واقعیش هست که توی دنیای آدما توضیح دادم راجب دو فرد اسلاید های آخرم ....دیگه دیگهههه😈😈😈😈😈😈😈😈😈😈👹
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
هری پاتر و محفل ققنوس سوآن ۴۹ساله💔
مجازات آپولو سوان 13 ساله
خوشوقتم
عععععععععععععااااااااااااااااالللللللللللیییییییییییییی بود پارت بعدی لطفا لطفا اونقدر داستانت جذاب بود وقت نکردم پارتهای قبلی کامنت بذارم(الان میزارم)
ممنونم❤️
افسانه امپراطوری افلاک سوآن و ۱۸ ساله
خوشوقتم
ممنون عزیزم