9 اسلاید پست توسط: Ron انتشار: 5 ساعت پیش 19 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
چرا در تولدمان ناراحتیم؟؟؟
افسردگی تولد با نام های غم تولد (birthday blues) نوعی از افسردگی است که برای خیلی از ما ممکن است اتفاق میافتد.
افسردگی تولد در بین خانم ها شایع تر است اما مرگ در روز تولد آمار بالاتری در آقایان دارد.
با استفاده از واژه هایی که بار غم انگیز کمتری دارند به راحتی میتوانیم با این مشکل کنار بیایم.
خبر خوب اینکه: طبیعت گذرای این خُلق افسرده باعث میشود حل و فصل آن، به راحتی شانه زدن موهایمان باشد.
اینکه دلیل افسردگی روز تولد بر اثر افزایش سن و تاریخ تولدمان است یا یک افسردگی مزمن است که میتواند احساس غم، ناامیدی و سایر احساسات منفی را افزایش دهد، قابل توجه و بررسی میباشد.
افسردگی روز تولد با شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی، دینی و مذهبی هم رابطه دارد.
به علاوه در افرادی که مبتلا به بیماری های لاعلاج و مزمن هستند نیز بیشتر است.
به همین دلیل مهم است که غم روز تولد بررسی شود و در صورت نیاز تحت درمان قرار بگیرد.
اگر در حال حاضر با افسردگی مزمن روبرو هستید یا در گذشته به آن مبتلا بوده اید، افسردگی روز تولد میتواند تأثیر چشمگیری بر روی شما بگذارد. به همین ترتیب، اگر سابقه خانوادگی افسردگی دارید این موضوع میتواند در ابتلای شما به افسردگی روز تولد مؤثر باشد.
افراد مبتلا به اضطراب
اضطراب، از هر نوع آن ( اضطراب اجتماعی، انواع ترس ها و …) میتواند احساس افسردگی را در شما حتی با وجود آیتم های خوشحال کننده ای مثل کیک و هدیه تولد ایجاد کنند. حتی با محرک های شادی آفرین، جشن تولد و تمام توجه هایی که دریافت میکنید روز تولد شما میتواند به یک روز فرسایشی و ناتوان کننده تبدیل شود.
افراد درونگرا اغلب به عنوان افراد منزوی شناخته میشوند، اما این مطلب لزوماً درست نیست. بسیاری از افراد درونگرا همانند هر کس دیگری اجتماعی هستند. آنها نسبت به برونگراها به محرک های کمتری در اطرافشان احتیاج دارند.
مشکل جشن تولدها این است که معمولاً بیشتر از آنچه یک فرد درونگرا ظرفیتش را دارد، نیاز به معاشرت با دیگران دارند. به عنوان مثال، دریافت پیام های تبریک و حضور در جشن تولد برای یک فرد درونگرا آزاردهنده است.
حتی گفتن این جمله که سن فقط یک عدد است هم نمیتواند غمی که ما با دیدن تغییرات جسمی احساس میکنیم را کاهش دهد، مخصوصاً اگر شرایط فیزیکی فعلی خود را با شرایط سابق مقایسه کنیم.
با اینکه همیشه به ما گفته شده که در انتخاب مسیر زندگی آزاد هستیم اما توقعاتی از ما وجود دارد مثل اتمام تحصیلات، اشتغال، ازدواج، فرزندآوری و … که همه اینها میتواند درجاتی از استرس و اضطراب را در ما ایجاد کند
بسیاری از ما در روز تولد یا زمان تحویل سال، برنامه هایی برای یک سال آینده خود را مشخص میکنیم که فقط تعداد اندکی از ما به این برنامه ها پایبند میمانیم و مشکل زمانی آغاز میشود که در سالگرد تولدمان به این واقعیت آزاردهنده میرسیم که هیچ کار مفید و مؤثری درطی یک سال گذشته انجام نداده ایم
ما دوستان خود را انتخاب میکنیم، اما خانواده مان را خودمان انتخاب نمیکنیم. و گاهی اوقات، خانواده ما (اولین موقعیت اجتماعی ما) به منبع تنش، استرس و اندوه برای تبدیل میشود.
این واقعیتی است که معمولاً در طول روز تولد برجسته میشود.
چطور میتوانیم افرادی را که ما را در روزتولدمان (روزی که آنها ما را به این دنیا آورده اند) فراموش کنیم؟!
خانواده ای که انسجام ندارد، میتواند با خاطرات تلخ ناشی از همین عدم انسجام باعث برانگیخته شدن صدمات قدیمی و در نهایت بروز احساس افسردگی شود.
“آه پدرم هرگز در روز تولد من در کنارم نبود…” و همین جمله ما را به همه خاطرات تلخ گذشته هدایت و در نهایت ایجاد غم میکند.
اگر برای یافتن هدف یا معنای زندگی خود در تلاش هستید، تولد می تواند احساسی از نا امیدی درشما ایجاد کند یا ناامیدی را افزایش دهد.
این احساس میتواند زمانی افزایش یابد که احساس میکنید نتوانسته اید به برخی از انتظاراتتان دست بیابید.
ما معمولاً ازغرق کردن کودکان در عشق و محبت خودداری نمیکنیم، اما گاهی اوقات وقتی صحبت از بزرگسالان میشود، به تعبیری دچار کم کاری میشویم.
شاید برای ابراز عشق و عمیق ترین احساسات خود احساس آسیب پذیری بیش از حد کنیم.
یا بعضی اوقات با بزرگتر شدن، به سادگی روابط نزدیک و معنی دار کمتری داشته باشیم. این میتواند به احساس بی علاقگی و بی اهمیت بودن در روز تولد شما منجر شود.
وقتی به دوران کودکی و روزهای تولد خود فکر میکنید، ممکن است اوقات خوش و بی خیالی را به یاد بیاورید.
اما دلتنگی اغلب یک طرح مبهم از گذشته ما است، و اکثر ما به دنبال چیزی هستیم که دیگر وجود ندارد.
با این وجود، دلتنگی میتواند احساس افسردگی ما را در روز تولد افزایش دهدا.فراد میتوانند از سن خاصی مانند ۲۵، ۳۰، ۴۰، ۵۰ و… بهراسند و با اینکه قراراست در روزهای تولد زمان مهم ورود به دوره جدیدی از زندگی را جشن بگیریم، اما همین روزها دلیل اضطراب، ترس و غم و اندوه میشوند.
با غم روز تولد چه کنیم؟
ساده است وقتی دلایل را شناختیم میتوانیم به راحتی و با کمی توجه و دقت این مرحله از چرخه زندگی را پشت سر بگذاریم.
اگر می دانیم که در این روز حس و حال خوبی نداریم پیش از رسیدن به روز تولد و تجربه مجدد غم، از متخصصین مربوطه کمک حرفه ای بگیریم.
برای سال جدید زندگی مان برنامه ریزی کنیم، اهداف و خواسته هایمان را مشخص کنیم و برای رسیدن به آن برای خودمان جایزه ای درخور در نظر بگیریم.
بدانیم که خودمان تنها کسی هستیم که مسئول شادی آفرینی در زندگی مان هستیم پس برنامه ای که حس خوب و شادی به ما میدهد برای روز تولدمان در نظر بگیریم.
نسبت به خودمان مهربان و سخاوتمند باشیم. نرسیدن به برخی اهداف، الزاماً شایستگی ما را زیر سوال نمیبرد پس خودمان را برای این نرسیدن ها شماتت نکنیم درعوض تلاش کنیم با بررسی و شناسایی اشتباهاتی که منجر به وضعیت موجود شده هدف گذاری دقیقی برای سال جدید انجام دهیم تا این بار خطای کمتری در رسیدن به هدف داشته باشیم.
فراموش نکنیم که ما به این دنیا آمده ایم تا تجربه کنیم و از تجربیاتمان درس بگیریم و زندگی بهتری بسازیم.
9 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
6 لایک
فکر کنم همون مبتلا ایم
🌝💕
خب من معتقدم ک هرروز ک میگذره و هرچقدر ک پیر تر میشیم یا سن مون بالاتر میره و میره و بیشتر میشه گامی ب سوی مرگ نزدیک تر میشیم
اول؟؟